چکیده:
نیاز روحی انسانها به معنادار نگاه کردن به جهان و زندگی و فرار از بیمعنایی، و نگاه به دین بهعنوان عاملی برای معنادار کردن زندگی، افق جدیدی جهت شناخت هرچه بیشتر دین گشوده و رهیافتی جدید بهنام رهیافت معنا بهوجود آورده است. این رهیافت با ارائه تفسیری جدید از انسان و دین و ارتباط آندو، معتقد است در شناخت انسان و دین باید به همه ابعاد آن توجه داشت. یکی از ویژگیهای انسان نیاز به معناست که تنها دین میتواند آن را برآورد. بر این اساس، مهمترین کارکرد دین معنابخشی است. علامه طباطبایی که نگاهی درونگرایانه به دین دارد، با بهکارگیری استدلالهای منطقی و عقلانی، تفسیری از دین و ابعاد گوناگون آن ارائه میدهد که بهگونهای با نظریه رهیافت معنا در توصیف و تبیین دین نزدیک است؛ چنانکه معنابخشی را مهمترین کارکرد دین میداند.
Spiritual needs of human beings to look at the world and life meaningfully and escape from meaninglessness، and to look at religion as a factor that provides meaning to life، have opened a new horizon in the direction of understanding of religion and produced “meaning approach” in religious. By presenting a new interpretation of human being، religion and their relationship، this approach emphasizes that in understanding of human being and religion، all their aspects should be kept in mind. One of the features of human need for religion lies in the meaning that can be provided only by religion.
Muhammad Hussein Tabatabaei، who approaches to religion and explains it from a religious point of view، believes that religion has various aspects. Explaining of religion rationally، he provides an interpretation of Islam that comes closer to the approach of those favoring the meaning approach. He، too، believes that the most important aspect of religion is that it provides meaning to human life.
خلاصه ماشینی:
"بررسی آثار علامه طباطبایی نشان میدهد که ایشان علاوه بر اینکه دین را برای انسانها و جوامع مفید و لازم دانسته، دین اسلام و ویژگیهای خاص آن و انگیزه و معنایی که در رفتار مؤمنان وجود دارد را نیز بررسی نموده است.
وقتی اقوام و امم مختلفی از نقاط گوناگون زمین با همه تفاوتها که در انساب و الوان و سنن و آداب دارند، یکجا جمع شده و سپس یکدیگر را شناختند و معلوم شد که کلمه همه واحد است و آن، کلمه حق و معبود حق، یعنی خداوند متعال است، و جهت همه - کعبه - یکی است، این اتحاد روحی آنها را به اتحاد جسمی، و آن وحدت کلمه ایشان را به تشابه در عمل میکشاند؛ این از آن دیگر آنچه میپسندد، میآموزد و آن دیگری نیز خوبیهای این را میگیرد؛ این به کمک آن میشتابد و در حل مشکلات آن قوم کمر میبندد و به اندازه مقدور خود یاریاش میدهد.
با توجه به نظریات دینشناسان و نیز علامه طباطبایی در این خصوص، میتوان گفت یکی از دلایلی که دین تلاش میکند تا نشان دهد همه امور عالم به هم مربوطند این است که در برابر بخشی از تهدیدکنندههای معنا که مربوط به بلایای طبیعی است، جواب قانعکنندهای داشته باشد.
بنابراین میتوان گفت علامه طباطبایی برپایه ایمان انسانها به خداوند و روز قیامت سعی در حل این مسئله دارد که اگر انسانها در این دنیا دچار رنج یا عذاب میشوند و آن را تحمل میکنند، یا نتیجه سرپیچی آنها از اوامر الهی است، یا اینکه آزمایشی از طرف خداوند است تا بهواسطه آن، نیکوکار از بدکار جدا شود و در قیامت هریک به نتیجه عمل خود برسند."