چکیده:
همانگونه که سنگ بنای استدلال داروین در انتزاع انتخاب طبیعی، توارث صفتی مؤثر در ادامهی حیات یک جاندار مستقل از والد به سلاله بوده است؛ میتوان هر کدام از نهادهای سلسلهی زیستی را با توجه به سلسلهمراتب شناخته شده از ژنم تا اجتماعی از موجودات، موضوع انتخاب طبیعی نهادهای متناسبتر قلمداد کرد. به این ترتیب اندیشهی انتزاع انتخاب طبیعی در چند سطح به ویژه با شواهد زیستی ایثارگرانه در زندگی اجتماعی موجودات غیرمعقول نخواهد بود. سمیر اکاشا در کتاب مشهورش بنام تکامل و سطوح انتخاب بر اساس این استدلال میکوشد تا چهارچوبی برای موضوع انتخاب چند سطحی با استفاده از روش آماری و مستقل از نوع نهاد زیستی بسازد. وی با بکارگیری مبنای معادلهی پرایس تلاش میکند تا مفاهیم تناسب جمعیتی را در قالب ریاضی توصیف نماید. امری که در نهایت منجر به بحثهای فلسفی بهویژه در رابطهی علت و معلولی میان خصیصه یا صفت مؤثر و تناسب یا تعداد سلالهی بجای مانده از والد میشود. او پیشنهاد میکند تا برای تفکیک میان رابطهی علی یا محصول جنبی از تجزیه تحلیل زمینهای استفاده گردد. از سوی دیگر اکاشا تلاش میکند تا با تکیه بر مفاهیم جمعیتی وحاصل از بحثهای انتخاب چندسطحی به توضیح رویدادهای زیستی بپردازد و مفاهیم همافرایی و تناسب جمعی را در توضیح گذرهای عمدهی تکاملی بکار میبندد.
As the inheritance of a trait which can be effective in the survival of an organism was the cornerstone of Darwin's argument for the abstraction of natural selection, each level of the biological hierarchy from genome to a community of entities can be regarded as the subject of natural selection. So the idea of abstracting natural selection at multiple levels would not be unreasonable, especially with respect to evidence of altruism in the social and biological groups. Based on this argument, in his famous book Evolution and the Levels of Selection, Samir Okasha tried to make a framework for the multi-level selection by using statistical methods, which could be applied independently in any level of biological world. By employing the Price equation, he tried to describe the concepts of group selection in mathematical terms, which leads to philosophical debates especially about the causal relationship between the traits and fitness. He proposed the contextual analysis to separate the causal relationship and byproducts. On the other hand, relying on the concepts raised by the discussions as to multi-level selection, Okasha tried to explain biological events as well as the major evolutionary transitions
خلاصه ماشینی:
"1. "/> به نظر میرسد که اولین انگیزهی مطرح شده از سوی نویسنده ناشی از عدم استفادهی فلاسفهی علم و زیستشناسان از زبان و مفاهیم و روشهای کاملا یکسان بوده که در نتیجه ارتباط بحثهای فلسفی و زیستشناسانه را مشکل مینماید و دومین انگیزه نیز ناشی از نتایج کارهای زیستشناسان متأخر در خصوص «گذرهای تکاملی عمده» و نقش انتخاب چند سطحی در توضیح انتقالهای از این دست میباشد.
آنچه که باید دقیقا در سلسلهی زیستی توضیح داده شود این است که کدام سطح باید لحاظ شود و چرا؟ اما یک نکته از ابتدا پیداست؛ همانطور که ارگانیزمی میتواند ارگانیزم دیگری را با تولید مثل ایجاد کند، نهادها در سطوح مختلف سلسله مراتب، چه بالاتر و چه پایینتر نسبت به فرد، میتوانند تولید مثل کنند.
ابهام معمولا در ارتباط میان انتخاب فرد مستقل و گروه که برگرفته از تفاوت میان تناسب جمعی نوع اول و دوم است، وارد بحث میشود اما برای هر سناریوی چند سطحی قابل تعمیم است.
او در نهایت سعی میکند تا از این روش برای توضیح انتقالهای تکاملی عمده در رویکرد انتخاب چند سطحی استفاده نموده و بدین ترتیب تناسب جمعی را در قالبی از توصیف محصول فرعی یا جنبی و نیز هم افزایی جمعی به بحث مزبور ارتباط میدهد اگر چه دست آخر اذعان میدارد که در مورد صورتبندی پرایس و دیگر صورتبندیها، با بحث دو سویهی فلسفه و علم میبایست تعیین تکلیف نهایی انجام شود."