چکیده:
مسئله «جذابیت» در هر فرایند ارتباطی یکی از نخستین دغدغه های دوسوی ارتباط یعنی فرستنده و گیرنده پیام است؛ پیامی که واجد جذابیت باشد تضمین کننده استمرار ارتباط و شکل گیری ارتباطی اثرگذار خواهد بود. هر دینی مبتنی بر مبانی اندیشه ای خود نظام ارتباطی خاصی را برگزیده که به تبع آن، شیوه ها و اهداف خاص در انتقال پیام تعیین می شود. لذا، ماهیت و الگوی جذابیت در پیام رسانی در هر نظام ارتباطی متفاوت و بسته به مبانی اندیشه ای آن قابل تبیین است. این امر به مثابه موضوع جذابیت گامی پایه ای و نخستین در حل مسئله جذابیت خواهد بود. در مقاله حاضر تلاش شده تا به مدد روش تحلیلی - توصیفی و با گزینش مبنای حکمت اسلامی، در گام نخست، ماهیت جذابیت تبیین گردد و در بخش دوم، مبانی هنر دینی در قالب عناصر و روابط الگوی جذابیت مبتنی بر حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی بازسازی شده است. هنرمند، اثر هنری و مخاطب سه عنصر محوری این الگو هستند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت جذابیت وصول به زیبایی و ادراک آن است و، لذا، امری متغیر و با مراتب متفاوت است. به طور خاص، در پیام رسانی هنری ـ دینی به میزانی که هنرمند بتواند مراتب بالاتری از زیبایی را در قالب امر محسوس به نمایش بگذارد اثرش از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود. متقابلا مخاطب نیز به نسبت سعه وجودی خود به میزانی که بتواند زیبایی حاصل از اثر هنری را ادراک کند از لذت بیشتری برخوردار است و به تبع، پیام برای او جذاب خواهد بود. در این میان، نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - یکی از علل مهم زمینه ساز در چگونگی و نوع خلق اثر هنری و ادراک آن است.
خلاصه ماشینی:
از حکمت اسلامی تا حکمت هنر اسلامی؛ پژوهشی در باب الگوی جذابیت در پیام رسانی هنری ـ دینی تاریخ دریافت : ٩٣/١٢/١٠ تاریخ تأیید: ٩٤/٢/٣٠ سیدمحمدحسین هاشمیان * ** حوریه بزرگ 1 مسئلۀ «جذابیت » در هر فرایند ارتباطی یکی از نخستین دغدغه های دوسـوی ارتباط یعنی فرستنده و گیرنـدة پیـام اسـت ؛ پیـامی کـه واجـد جـذابیت باشـد تضمین کنندة استمرار ارتباط و شکل گیری ارتباطی اثرگذار خواهد بود.
متقابلا مخاطب نیز به نسبت سعۀ وجودی خود به میزانی که بتوانـد زیبایی حاصل از اثر هنری را ادراک کند از لذت بیشتری برخـوردار اسـت و بـه تبع ، پیام برای او جذاب خواهد بود.
(موسوی، ١٣٩٠: ٥٢) نتیجـه آنکـه شـکل گیـری اثـر هنری مبتنی بر نگرش آیه ای ـ تسبیحی و ظهور و بروز این رویکرد در اثر هنری از شاخص های بنیادین هنر اسلامی است ؛ هنر اسـلامی بـه میزانـی کـه قابلیـت بیانگری شاخص های مذکور را داشته باشد از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
در واقع ، در فرایند خلق اثر هنری مبتنی بر حکمـت اسـلامی نـه تنهـا محتـوا متعالی است بلکه فرم و صورت نیز متعالیاند، زیرا – چنان که پیش از این بیـان شد، حقایقی که وجود هنرمند با آنها متحد شـده اسـت ، بـا نـزول او در مراتـب وجود، نخست ، در مرتبۀ خیال ، صورتی بدون ماده مییابند و هنگامیکـه هنرمنـد به عالم حس پا مینهد، با آفرینش آن در عالم خارج آن را با ماده همراه میکنـد.