چکیده:
تمایز روح و نفس در قرآن و روایات به ندرت مورد توجه اذهان قرار گرفته است؛ و عمدتا به عنوان دو کلمه مترادف در مصداق حقیقت انسان نگریسته میشود. لذا نوشتار حاضر، مقوله نفس و روح را در سه حیطة لغت، قرآن و روایات مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و در هر بخش با استقصای نمونههای آن دو، کاربرد و مصادیقشان را معین ساخته. در این مقال با استناد به وجوه و دلایل قرآنی و روایی و نیز بیانات لغویان و علمای تفسیر و در پرتو استقصاء انجام شده تمایز بین آنها مطرح میشود. حاصل آنکه اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار میورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفا به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده؛ لذا آن دو را مترادف میگیرند. اگر جه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفا به بیان مصادیق آن همت گماشتهاند. و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتت آراء انجام گرفته است، لیکن همچنان میتوان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده نمود. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آراء این گروه، قناعت نمودن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام نمودهاند.
خلاصه ماشینی:
"٢. واژه شناسی نفس این کلمه در قالب انفس و نفوس و انفاس جمع بسته می شود و در میان واژه دانان در معانی ذیل استعمال شده است : ١ـ ذات ٢ـ حقیقت شی ء ٣ـ خود یک چیز که برای تأکید به کار می برند ٤ بزرگ منشی ٥ـ اراده ٦ـ چشم زخم ، ٧ـ روح ٨ـ خون ٩ـ قوه تمییز ١٠ـ جسد ١١ـ ترکیب جسد و روح ١٢ـ خروج نسیم و هوا ١٣ـ امر گران بها ١٤ـ توسعه ١٥ـ برادر ١٦ـ آب (راغب اصفهانی ، ص٨١٨ ؛ ابن منظور، ج٦،ص ٢٣٣).
با ملاحظه آیات مربوط به این واژه ، معانی مستعمل بدین ترتیب استخراج شده است : ١- ذات و حقیقت شی ء: مانند «و تعلم مافی نفسی و لا أعلم ما فی نفسک » (مائده :١١٦) ٢- خود و عین شی ء در مقام تأکید: مثل «و یحذرکم الله نفسه » (آل عمران : ٣٠) و «و لاتقتلوا أنفسکم » (نساء: ٢٩) (طوسی ، بی تا، ج٨، ص ٢٤٠و٢٩٩؛ زمخشری ، ١٤٠٧، ج١، ص٥٩) ٣ـ روح و جان انسان : «أخرجوا أنفسکم » (الانعام : ٩٣) و «الله یتوفی الأنفس حین موتها» (زمر:٤٢» (همان ).
٧. تمایز روح و نفس در این قسمت به بررسی این مسأله پرداخته می شود که آیا روح همان نفس است ؟ اگر روح مغایر با نفس است منظور از آن چیست ؟ و چه کسانی یا چه گروه هایی به این نظریه متمایل و چه دلایلی ارائه نموده اند و با چه انگیزه ای به این نظریه سوق یافته اند؟ استعمال روح به عنوان مرادف نفس مورد مخالفت برخی متفکران است و این ترادف را ناشی از اخذ فرهنگ فلسفی یونان می دانند، چنانچه در گفتار مؤلف «التحقیق » نیز چنین آمده است (مصطفوی ، ١٣٦٠، ج١٢، ص١٩٧)."