چکیده:
در پژوهش های زبان شناسان شناختی معاصر، استعاره مجموعه ای از فرآیندهای ذهنی-زبانی است که ناشی از نگرش مفهومی و ذهنی در برخورد با اشیاء و محیط پیرامون است . در قرآن بسیاری از مفاهیم انتزاعی در قالب مجموعه ای از مفاهیم عینی بر پایه طرح واره های تصوری نمود یافته است . چنین عملکردی در ساختار استعاری آیات ، امکان درک پدیده های انتزاعی آموزه های قرآنی را از طریق انطباق استعاری پدیده های فیزیکی که ماهیتی قابل ادراک دارند فراهم می سازد. از آنجا که کلام امام علی(ع ) در نهج البلاغه در راستای آموزه های معرفتی و نیز اعجاز بیانی منحصر به فرد قرآن است ؛ از این رو اغلب استعاره های به کار رفته در کلام ایشان با الهام از قرآن و به منظور تفهیم پدیده های انتزاعی در قالب تصاویر حسی است که حضرت (ع ) با الگوگیری از ساخت های استعاری آیات از طریق انطباق استعاری پدیده های قابل ادراک از یک حوزة مفهومی برای شناخت حوزة مفهومی دیگر بهره می بردند؛ به گونه ای که شیوة بیان ایشان در طرح مفاهیم ، تداعیکنندة سبک بیانی قرآن است . بر این اساس در پژوهش حاضر، آن دسته از ساختارهای استعاری نهج البلاغه که منطبق با الگوهای استعاری مطرح از سوی زبان شناس شناختی، مارک جانسون است در قالب سه طرح وارة «حرکتی»، «حجمی» و «قدرتی» ارزیابی میگردد. در این راستا با توجه به موضوع موردنظر، به آن دسته از طرح واره های تصوری در نهج البلاغه پرداخته میشود که ماهیت آن ها برگرفته از استعاره های مفهومی قرآن کریم است . در این میان ، کارکرد استعاره های قرآنی در قالب طرح واره حرکتی از بسامد بالاتری نسبت به سایر طرح واره ها در نهج البلاغه برخوردار است .
خلاصه ماشینی:
"عبارت های زیر، تنها نمونه هایی از کارکرد نگاشت استعاری «مرگ به مثابه سفر یا کوچ » در نهج البلاغه میباشد که ریشه در مضمون آیات الهی دارد: - «قد دللتم علی الزاد وأمرتم بالظعن وحثثتم علی المسیر» (خطبه /١٥٧) شما را به زاد و توشه راهنمایی کردند و به کوچ کردن از دنیا فرمان دادند و شما را برای پیمودن راه قیامت برانگیختند: در این عبارت همانند تعبیر قرآنی، اعمال صالح و شایسته متناظر با توشه سفر که جزء لاینفک سفر هر مسافری است در نظر گرفته شده و امام (ع ) با برقراری رابطه شباهت میان مرگ و کوچ کردن ، تصویری حسی از مفهوم مرگ و زندگی اخروی ارائه میدهد.
در این نگاشت ، آمادگی برای مرگ متناظر با آماده شدن برای سفر در نظر گرفته شده و حضرت (ع ) از بار معنایی فعل (ترحلوا) تصویری متحرک و پویا از مفهوم ذهنی مرگ ارائه میدهد و با در نظرگرفتن تصوری که مخاطب نسبت به ماهیت کوچ کردن براساس شرایط زندگی و تجربیات شخصی خود دارد، جهت هرچه ملموس تر نمودن حقیقت انتزاعی مرگ با کمک مؤلفه ها و عناصر عینی حوزة مبدأ آن را در قالب طرح وارة حرکتی ترسیم میکند تا معنای انتقال و جابه جایی انسان ها از مکانی به مکان دیگر- از دنیا به آخرت - و نیز آمادگی روحی و انجام اعمال صالح -آمادگی برای سفر و توشه راه برگرفتن - در قالب مفاهیمی عرضه شود که درک آن بر مخاطب هموار است ."