چکیده:
فرضیه سازی یکی از مراحل مهم تحقیق خوانده شده است ؛ ولی به نظر میرسد در مطالعات ادبی نقش چندانی در فرایند تحقیق ندارد. در مقاله حاضر، با بررسی جایگاه و مفهوم فرضیه ، به این سوال ها پاسخ داده شده است : مشکل فرضیه پردازی در مطالعات ادبی چیست ؟ چه رابطه ای میان نظریه ادبی و فرضیه برقرار است ؟ در چه شرایطی میتوان نوعی از فرضیه را برای این مطالعات تصور کرد؟ به نظر میرسد عینی نبودن مسائل ادبی از مهم ترین عوامل ناکارآمدی فرضیه در این مطالعات است ؛ همچنین ، تفاوتی روش شناختی میان مفهوم نظریه ادبی و نظریه در روش های تجربی موجب شده است تا فرضیه های ادبی فاقد ویژگیهایی همچون آزمون پذیری باشند. به عبارت دیگر، ابتنای پژوهش و نظریه ادبی بر خوانش متن ، فرضیه پردازی را کاری بیفایده و گاه ناممکن کرده است . تکیه بر خوانش موجب میشود تا مطالعات ادبی با دوری از عینیت درپی یافته هایی ذهنی باشند که رد و پذیرش فرضیه را ناممکن میسازند. کارآمدی فرضیه در مطالعات تجربی ادبیات میتواند موید این ویژگی مهم باشد. در پایان نیز برای معرفی فرضیه هایی منطبق بر ویژگیهای روش شناختی مطالعات ادبی پیشنهادهایی داده شده است .
خلاصه ماشینی:
جایگاه فرضیه در پژوهش های ادبی علیرضا محمدی کله سر * استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهرکرد چکیده فرضیه سازی یکی از مراحل مهم تحقیق خوانده شده است ؛ ولی به نظر میرسد در مطالعات ادبی نقش چندانی در فرایند تحقیق ندارد.
فرضیۀ دوم : «ابتدا ترجمۀ آثار ادبی و پس از آن انتشار سفرنامه های سیاحان فرانسوی و چگونگی آشنایی شاعران و نویسندگان فرانسوی با آثار ادبی، دست مایۀ تحقیقات محققان قرار گرفته و پس از آن بررسی و ذکر جزئیات این تأثیر و تأثرها 8 توجه محققان را به خود جلب کرده است ».
برای نمونه ، نیرن برگ و راسکین (٢٠٠٤)- تحت تأثیر پوپر- ابطال پذیری را یکی از شرایط نظریه و فرضیه های آن معرفی کرده اند و بر همین اساس ، راسکین و همکاران در بررسی نظریه های زبان شناختی طنز کلامی،١٠ شرط ابطال نظریۀ انگارة معنایی طنز 12 کلامی (SSTH) را یافتن لطیفه ای دانسته اند که «برپایۀ هم پوشانی ١١ یا تقابل انگاره ها بنا نهاده نشده باشد» (٢٨٩ :٢٠٠٩ ,Taylor &Raskin, Hempelmann ).
(De zepentek, 1998: 35; Miall, 2000: 44) افزون بر هرمان و همکاران (٢٠٠٥)، نمونه هایی از مطالعات میان رشته ای با جهت گیری به سوی مطالعات تجربی را در کوری (١٣٩١)، تولان (١٣٨٦) و هرمن (١٣٩٣) نیز میتوان دید؛ مثلا نمونه هایی که تولان (١٣٨٦: فصل هفتم ) در حوزة روایت شناسی کودک معرفی میکند، مستلزم تدوین فرضیه های دقیق و آزمون آن ها با روش هایی آماری است .