چکیده:
یکی از مباحث مهم در حوزة انسانشناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطهای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمل در آرای قرآنپژوهان و مفسران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمیشود. برخی از قرآنپژوهان به جای کرامت «ذاتی»، از کرامت «اقتضایی» دفاع کردهاند. بنا بر این دیدگاه، هرچند انسان بالقوه گوهری شریف است، اما «انسان بما هو انسان» کرامت ذاتی بالفعل ندارد، بلکه تنها انسان مؤمن است که کرامت ذاتی خود را به فعلیت رسانده است. آنان برای این نگرش، به دلایل متعددی تمسک جستهاند که مهمترین آنها، آیاتی از قرآن مجید است که گمراهتر بودن بعضی از انسانها نسبت به حیوانات را مطرح کرده است. این نوشتار میکوشد با روش توصیفیـ تحلیلی و به شیوة مطالعة کتابخانهای، به واکاوی این دیدگاه که یک بحث دروندینی است، بپردازد و نشان دهد کرامت، یک امر ذاتی و غیرقابل انفکاک از انسان است.
خلاصه ماشینی:
آیت الله جوادی آملی نیز کرامت مبتنی بر وحی را مطرح کرده ، میگوید: «کرامـت انسـان طبق دلیل عقلی و نقلی پذیرفته شده و سند تام کرامت وی، همانا خلافت اوست ؛ یعنی چـون وی خلیفۀ خدای کریم اسـت ، از کرامـت بهـره منـد اسـت و خلیفـه کسـی اسـت کـه قـانون مستخلف عنه را به رسمیت شناخته است و همان را اجرا کند، پس اگر کسـی در کنـار سـفرة خلافت بنشیند و از حیثیت خلاف بهـره ور شـود، ولـی قـانون شخصـی خـود را بـه رسـمیت بشناسد، یا به قانون دیگران احترام عملی بگذارد، چنین انسانی شایسـتۀ خلافـت نیسـت و از کرامت برخوردار نخواهد بود» (جوادی آملی، ١٣٨٨: ٢٨٧).
در تفسیر نمونه نیز میخوانیم : «بنیآدم معمولا در قرآن عنوانی است برای انسان ها تـوأم بـا مـدح و سـتایش و احترام ، در حالی که کلمۀ انسان با صفاتی همانند ظلوم ، جهول ، هلوع (کـم ظرفیـت )، ضعیف ، طغیانگر، ناسپاس و مانند آن توصیف شده است و ایـن نشـان مـیدهـد کـه بنیآدم به انسان تربیت یافته اشاره میکند و یا حداقل نظـر بـه اسـتعدادهای مثبـت انسان دارد» (مکارم شیرازی، ١٣٨٥: ٢٠٥).
علامه طباطبائی در تفسیر این آیۀ شریفه میگویـد: «ایـن نهایـت مرتبـۀ مراعـات اصـول فضیلت (اخلاقی) و حفظ کرامت (انسانی) و انتشار رحمت ، رأفت و شرافت انسـانی اسـت کـه قرآن کریم آن را معتبر شمرده است ».
(112 نقد و بررسی در پاسخ باید گفت : اولا آیۀ یادشده و مانند آن که کافران و برخی دیگر از انسان هـا را بـه حیوانات تشبیه کرده است ، هرگز به معنای زوال کامل کرامت ذاتی از آنان نیست .