چکیده:
تحقیر با گفتار و عمل، برای استهزاء است و استهزاکننده با انجام کاری که دلالت بر سبکسری دیگری میکند، در طلب تحقیر اوست. شاید مشکل بتوان پذیرفت که «تحقیر و استهزا» به عنوان یک رفتار اجتماعی ارزشی و عمل مثبت، دارای وجه مقبول و مشروعی باشد؛ زیرا از آنجا که تحقیر و استهزا به معنای سبک کردن شخص میباشد و با توجه به نوع کارکردها و انگیزههایی که در آن وجود دارد، رفتاری ناپسند و ناهنجار، مخالف حکم عقلایی و کرامت انسانی به دلیل استهزا و تحقیر است، ولی میتواند احکام متضاد و متقابلی داشته باشد. با نگاهی به آموزههای قرآنی، این عمل نه تنها میتواند وجه مثبتی نیز داشته باشد، بلکه در مقام بازدارندگی یا مجازات بعضی افراد باید به کار گرفته شود تا تأثیر مثبتی در جامعه داشته باشد. یکی از عوامل این تأثیر مثبت از نظر قرآن، ترور شخصیت برخی افراد، از طریق «استهزا و تحقیر» میباشد؛ از جمله همردیف قرار دادن با چهارپایان در رابطه با کسانی که ویژگیهای زیر را دارند: عدم تعقل نسبت به آیات الهی، استفاده نکردن از علوم برای رسیدن به خداوند، توجه نکردن به فقرا، همنشینی با اهل باطل، غافل بودن از آیات انفسی و آفاقی، تکذیب پیامبران و ... استهزای خدا نیز بدون دلیل نیست و میتواند چند مفهوم و هدف داشته باشد که از آن جمله است: مجازات استهزاکنندگان با استهزای آنان، بیضرر نشان دادن استهزای منافقان، استهزا بر اساس سنت املا و استدراج، تخطئة استهزاکنندگان، تفاوت نتیجة کردار منافقان با آنچه در دنیا داشتند و... که در این تحقیق، سعی بر آن است تا مشخص شود، چه کسانی استحقاق این اهانت و استهزای الهی را دارند و مفهوم استهزای الهی چیست و چه تفاوتی با استهزای بشر دارد.
خلاصه ماشینی:
شاید مشکل بتوان پذیرفت که «تحقیـر و استهزا» به عنوان یک رفتار اجتماعی ارزشی و عمل مثبت ، دارای وجه مقبـول و مشـروعی باشد؛ زیرا از آنجا که تحقیر و استهزا به معنای سبک کردن شخص میباشد و بـا توجـه بـه نوع کارکردها و انگیزه هایی که در آن وجود دارد، رفتاری ناپسند و ناهنجـار، مخـالف حکـم عقلایی و کرامت انسانی به دلیل استهزا و تحقیر است ، ولی میتواند احکام متضاد و متقابلی داشته باشد.
در این راستا است آنچه حسن بن علی بن فضال از پدرش نقل میکند کـه از امـام رضـا(ع ) دربارة معنای استهزای الهی سؤال کردند و حضرت فرمود: «خدای متعال ، مسـخره و اسـتهزاء نمیکند و مکر و خدعه نمیورزد، ولی منافقان را برای سخریۀ ایشان مجـازات مـیکنـد.
٥ـ استهزای خدا به این معنا که خدا، ظاهر احکام آنـان ، مثـل ارث بـردن ، ازدواج کـردن ، دفن شدن در قبرستان مسلمانان و غیره از احکام را مطابق اصل ایمان قرار داده است ، هرچند در آخرت ، عذاب دردناک را به دلیل آنچه از نفاق خود پنهان کردند، برایشان مهیا کرده اسـت .
بنابراین ، جملۀ ﴿أولئک هم الغافلون ﴾ نتیجۀ کـلام قبلی و بیان حال دیگری است برای آنان ، و آن این است که حقیقت غفلـت همـان اسـت کـه ایشان گرفتار آنند، غافل از آیات انفسی و آفاقی، غافل از به کار گیری عقل ها و شعور آنـان در فضیلت آنچه خدا خلق کرده است و نیز غافل از ضروریات حیات شخصـی، قـوم و دیـن خـود (ر.