چکیده:
کتاب تأملات متداولترین و پرخوانندهترین متن فلسفی در دوران جدید بوده و فیلسوفان با هر مشرب فلسفی آن را در مد نظر قرار دادهاند و هستۀ اصلی برنامههای درسی فلسفه را تشکیل داده است، تا جاییکه نهتنها اهل فلسفه بلکه بیشتر فرهیختگان با این اثر کمابیش آشنایی دارند. هیچ کتابی در تاریخ فلسفه بهاندازۀ این کتاب کوچک بهنسبت حجمی که دارد، مهم و مؤثر نبوده است. بیگمان یکی از علل اصلی موفقیت این اثر افزون بر غنای فلسفی و عظمت مابعدالطبیعة دکارت، سبک نگارش بدیع و روش برهانپردازی منحصربهفردی است که دکارت آگاهانه و هنرمندانه آن را بهکار میگیرد. نویسنده در مقالة پیشرو میکوشد تا از این منظر به تأملات بنگرد و ساختار، سبک و گونة ادبی آن را بهاختصار بازنماید
خلاصه ماشینی:
کساني که زحمت درک ترتيب دلايل من و ارتباط آنها با يکديگر را بر خود هموار نمي کنند و ــ چنان که عادت مألوف است ــ تنها مي کوشند به خرده گيري از تک تک جملات بپردازند، از خواندن اين کتاب بهرة چنداني نخواهند برد (٨, CSM II ;١٠-٩ , AT VII)٢ او همچنين در اعتراضات و پاسخ ها، در اواخر پاسخ هاي دوم ، دربارة سبک نگارش تأملات و رويکرد بايستۀ خوانندگان به اين کتاب يادآور مي شود که : بنابراين من ، حق دارم توجه دقيق و خاصي را از خوانندگان خود بخـواهم و فکر مي کنم سبک نگارشي را هم که برگزيده ام به بهترين وجه زمينه ساز چنين توجهي خواهد بود.
حـال دکـارت مـي خواهـد در حوزة مابعدالطبيعه کاري کند که مخاطب ، خود پاي در راه نهد و به کشف حقـايق نايـل شود؛ و بديهي است که در اين صورت آنچه بايـستۀ چنـين مخـاطبي اسـت آن کـه همـۀ توجه و دقت خود را به کار گيرد؛ چراکه «اگر کوچک ترين نکته اي از توجه او دور بمانـد، ضرورت نتيجه را درنخواهد يافت »؛ درست همان گونه که چنان چه انـدک بـي تـوجهي از کسي سر زند که براي کشف (نه اثبات ) حقايق هندسه و رياضي ــ که بالضروره به روش تحليلي خواهد بودــ مي کوشد، سررشتۀ کار از دستش خارج شده ، کشفي اتفاق نخواهـد افتاد (١٩-١٥ ,١٩٩٩ ,Bonnen &Flage ).