چکیده:
با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی گیلان، افسانهها جایگاه ویژهای در ساختار فرهنگی مردم آن دارد. از جملۀ این افسانهها، «خاتون چهارشنبهسوری» است که نقش برجستهای در فرهنگ بومی گیلان در گذر زمان ایفا کرده است و آداب و رسوم ویژهای دارد. در پژوهش حاضر ضمن بیان افسانۀ خاتون چهارشنبهسوری، به نمادشناسی و اسطورهشناسی آن اشاره میشود. سپس از منظر نظریههای مربوط به آن، ازجمله نظریۀ الیاده پژوهش و بررسی میشود. این مقاله با هدف بررسی مفاهیم اسطورهای و نمادین افسانۀ خاتون چهارشنبهسوری، آیینها و باورهای مربوط به آن، با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و سپس تحلیل دادهها تهیه شده است.
Khatun-e-Chaharshanbesoori (Last Wednesday’s Khatun) is a Guilani legend which has a place beyond a typical legend in the culture of the people of Guilan because، in a ceremonial night، it has devoted many customs to itself. Hence، this myth is repeated by them every year.
In this paper، through expressing the legend of Khatun-e-Chaharshanbesoori، its semiotics and mythology has been addressed. Then، the theories are expressed and studied based on the theory of Mircea Eliade، which is among some ceremonial sample called images of gods and mythology، and the present human being repeats them، the following question is addressed: Is this legend rooted in ancient beliefs of Guilan inhibitants? In the initial response، it can be said that many ancient beliefs، in accordance with the conditions of time، place and its progress in various fields، are outdated or، it can see the traces of the mythological themes in fairy tales and ritual.
Using the methodology of data collection in libraries and data analysis، the present article aims to examine the symbolic and mythical implications of Khatun- Chaharshanbesoori، and the rituals and beliefs relating to it in Guilan province.
خلاصه ماشینی:
"آگاهی از جای گنج ها و برآورده کردن آرزوهای انسان ها ازجمله خویشکاری قائل شده برای این شخصیت افسانه ای است ؛ لذا بنابر باور عامه ، اگر کسی چاه را بیابد و در آن شب به سر چاه برود و منتظر خروج خاتون شود، از او هرچه بخواهد، برآورده میکند.
پری نویسندة افسانه های مردم گیلان ، خاتون چهارشنبه سوری را در زمرة پریان میداند که در شبی آیینی از مأمن تاریک خود بیرون میآید و انسان را به گنج و زندگی آسوده میرساند.
بنابر افسانۀ خاتون چهارشنبه سوری و افسانه های مناطق دیگر، در پایان سال (ایام همسپهمدیم )، این بانو به آن ها سر میزند و اوضاع و احوال اشخاص و منازل آن ها را بررسی میکند.
هرچند بعضی از خصوصیات خاتون چهارشنبه سوری با باور سرکشی روح مردگان در پایان سال از بازماندگان و خانه هایی که در آن ساکن بودند، با این موضوع هم خوانی دارد؛ میتوان آن را بازماندة آخرین گهنبار (همسپهمدیم ) دانست که تاحدودی بعد از گذشت سالیان دراز و عوامل تاریخی و مذهبی مؤثر در آن ، مختصر شده و به یک روز و یک بانو تبدیل شده است .
خاتون چهارشنبه سوری همانند بسیاری از باورها و آیین ها در اسطوره های کهن ایرانیان ریشه داشته و به مرور زمان و در طی ایام و با توجه به شرایط زمانی و مکانی و همچنین تغییرات مذهبی، این باور دینی به صورت افسانه ای درآمده که هنوز با گذشت سالیان متمادی، در زندگی و باورهای عامۀ مردم به خوبی حفظ شده است ."