چکیده:
در قلمروی اخلاق، از طرفی مناقشات فراوانی در جریان است، و از طرفی، رسیدن به اجماع نهایت اهمیت را دارد. هری جی. گنسلر سعی میکند با الگوبرداری از منطق صوری، اصولی صوری را در اخلاق بازشناسد و طرحی را برای عقلانیت اخلاقی پی افکند تا اخلاق را بر عقلانیت مبتنی سازد و راهی به سوی این اجماع باز کند. به نظر میرسد که این تلاش، در عین سودمندی، قرین توفیق نیست: اولا، دعوی استنتاج قاعدة زرین بر اساس اصولی صوری و برآمده از عقل محض و پیشین، و بنابراین مقبول همگان، پذیرفتنی نیست. ثانیا، هیچ تقریری از قاعدة زرین دقیق و خالی از هر نوع عیب و ایراد و کاستی نیست، وثالثا، این قاعده برای حل اختلافات مهمی که در اخلاق وجود دارد کارآیی ندارد. قاعدة زرین برای اخلاق بسیار اساسی است، لکن با همة ابهامهایی که در آن هست؛ ابهامهایی که اختلافات در اخلاق را ممکن میسازند.
خلاصه ماشینی:
در ابتدا به طرح و نقد دیـدگاه هـای مختلـف فرااخلاقـی، خصوصـا در مـورد تعریف «خوب »، میپردازد، و هدف از کشف معنای «خوب » را این میداند که بـه سرشـت اخـلاق پـی ببریم و بدانیم که هنجارهای اخلاقی را از چه منبعی باید دریافت کنیم ؛ و به ایـن صـورت راهـی بیـابیم برای رسیدن به هنجارهایی که مورد اجماع و قبول همگان باشد.
البته باید توجه داشت که بنا بر این نیست که این اصول برای ما نظامی اخلاقی فراهم آورند؛ زیرا، اولا، این اصول ، همان طور کـه گنسلر هم اشاره میکند، «به طور مشخصی نمیگوید چه کار بکنیم و یا به چه معتقد باشـیم »٦ (گنسـلر، ١٣٨٥: ١٨٠)، بلکه شاید فقط به ما میگویند که چه نکنیم .
بر اساس اصل باوجدان بودن ، یک بار از این که کاری را انجام میدهم نتیجـه میگیرد که باور دارم آن کار درست است (بنا بر سازگاری باور با عمل )، و یک بـار از ایـن کـه کـاری را درست میدانم نتیجه میگیرد که انجام آن را خواهانم (بنابر سازگاری خواست با باور).
میتوان به این صورت استدلال کرد: اگر من نخواهم به گونه ای خاص با من رفتار شود، اصل باوجدان بودن میگوید باور من هم این است که انجام آن کار با مـن بـیاشـکال نیست .
گنسلر در توضیح این قاعده متذکر میشود که در عین حال که مـا خود را به لحاظ میل و احساس در جای دیگری میگذاریم ، لکن به لحـاظ آگـاهیهـایی کـه در تصـمیم دخیل اند خود ما هستیم که داوری میکنیم و نباید گمان کرد که در اینجا تصمیم را باید بـه فـرد مقابـل واگذار کنیم تا او به ما بگوید که با او چگونه رفتار کنیم .