چکیده:
هدف از این مطالعه، بررسی عملکرد طراحان بودجه در پیشبینی درآمدهای دولت در اقتصاد ایران میباشد. بدین منظور، از سه روش تجزیه و تحلیل با شاخصهای آماری، روش معادله تفکیک اجزاء خطا و مدل رگرسیونی کلان برای تحلیل خطای پیشبینی درآمد مالیاتی، درآمد نفت و گاز، درآمد ناشی از مالکیت و انحصارات و درآمد حاصل از فروش کالاها و خدمات دولت طی سالهای 90-1352 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بر مبنای تجزیه و تحلیل با شاخصهای آماری به طور متوسط در طول دوره مورد بررسی برآورد طراحان بودجه از همه درآمدهای دولت بالاتر از حد (خوشبینانه) بوده و بالاترین خطای پیشبینی آنها مربوط به درآمدهای حاصل از انحصارات و مالکیت دولت بوده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل روش دوم نیز نشان میدهد که عمده خطای پیشبینی هر چهار نوع درآمد دولت غیر سیستماتیک (تصادفی) و بیشتر تحت تأثیر شوکها و عوامل خارج از کنترل بوده است. علاوه بر این، نتایج به دست آمده از روش سوم که در آن عوامل مؤثر بر پیشبینی درآمدهای دولت با استفاده از روش معادلات رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط (SURE) مورد ارزیابی قرار گرفته است، نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی بدون نفت و نرخ ارز بر روی پیشبینی همه درآمدهای دولت تأثیرگذار بوده، ولی متغیرهای نرخ تورم و نرخ بیکاری به ترتیب، تنها در پیشبینی طراحان بودجه از درآمد مالیاتی و درآمد حاصل از فروش کالاها و خدمات مؤثر بوده است.
The purpose of this study is to investigate the performance of budget designers in forecasting government revenues in the Iranian economy. For this purpose، three methods، including analysis with statistical indicators، equation of error component separation، and macroeconomic regression model have been used in order to analyze the prediction errors in tax، oil and gas revenues، and income from property and sale of public goods and services during 1973-2011. The results show that forecasts of all government revenues by budget designers were optimistic (over-estimated)، on average، and the highest forecasting errors belonged to revenues from government ownership. The results of the second method show that the forecasting errors in four kinds of government revenues have been mainly nonsystematic and influenced by exogenous shocks and factors. Furthermore، the results of the third method، in which the factors affecting prediction of government revenue were evaluated using the seemingly unrelated regression equations (SURE)، show that the non-oil GDP and the exchange rate had significant effects on the forecast of all government revenues. However، inflation and unemployment rates were effective only in predicting tax revenue and income from the sale of goods and services.
خلاصه ماشینی:
بدين منظور، از سه روش تجزيه و تحليل با شاخصهاي آماري، روش معادله تفکيک اجزاء خطا و مدل رگرسيوني کلن براي تحليل خطاي پيشبيني درآمد مالياتي، درآمد نفت و گاز، درآمد ناشي از مالکيت و انحصارات و درآمد حاصل از فروش کالها و خدمات دولت طي سالهاي ٧٧-١٣٥٢ استفاده شده است.
نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که بر مبناي تجزيه و تحليل با شاخصهاي آماري به طور متوسط در طول دوره مورد بررسي برآورد طراحان بودجه از همه درآمدهاي دولت بالتر از حد )خوشبينانه( بوده و بالترين خطاي پيشبيني آنها مربوط به درآمدهاي حاصل از انحصارات و مالکيت دولت بوده است.
علوه بر اين، نتايج به دست آمده از روش سوم که در آن عوامل مؤثر بر پيشبيني درآمدهاي دولت با استفاده از روش معادلت رگرسيونهاي به ظاهر نامرتبط )SURE( مورد ارزيابي قرار گرفته است، نشان ميدهد که توليد ناخالص داخلي بدون نفت و نرخ ارز بر روي پيشبيني همه درآمدهاي دولت تأثيرگذار بوده، ولي متغيرهاي نرخ تورم و نرخ بيکاري به ترتيب، تنها در پيشبيني طراحان بودجه از درآمد مالياتي و درآمد حاصل از فروش کالها و خدمات مؤثر بوده است.
تحليل خطاي پيش بيني درآمدهاي دولت با استفاده از شاخصهاي آماري )١٢-٩٣٥٢( {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مأخذ: يافتههاي تحقيق با توجه به جدول )١(، نتايج بيانگر اين است که بر مبناي علمت منفي شاخص MPE به طور متوسط طي دوره مورد بررسي پيش بيني درآمد مالياتي، درآمد نفت و گاز، درآمد ناشي از مالکيت و انحصارات دولت و درآمد حاصل از فروش کالها و خدمات، بالتر از حد واقعي و خوشبينانه بوده است.