چکیده:
تاویل به معنای حمل کلام از معنای ظاهر به معنایی غیر آن مورد پذیرش سلفیان ظاهرگرا نیست و آنان ضمن تاکید بر حجیت ظاهر کتاب و روایات، نفی تاویل را به عنوان روش شناخت متن دین میپذیرند. التزام به ظواهر و نفی تاویل نصوص دینی که از نتایج تعطیل عقل از سوی سلفیان است، سبب شده است آنان در باب متون متشابه، دستخوش تحیر شوند و در مواجهه با آن، ضمن پذیرش ظواهر الفاظ و نفی تاویل، قایل به تشبیه و تجسیم در باب ذات، اسما و صفات خداوند شوند. این مقاله میکوشد ضمن تبیین تاویل، نفی حجیت آن را از سوی سلفیان نقد و بررسی کرده و به پیامدها و آثار نفی تاویل اشاره نماید.
خلاصه ماشینی:
"البته تأویل به معنای صرف کلام از معنای ظاهر به معنایی غیر آن، اصطلاحی علمی است که در علم کلام و اصول فقه و غیر آنها کاربرد دارد و لزومی ندارد همه اصطلاحات علمی نزد سلف و در سه قرن نخست موجود و معلوم بوده باشد؛ چنانکه بسیاری از اصطلاحات علمی دیگری که خود ابنتیمیه و ابنقیم آنان را به کار بردهاند نیز نزد سلف وجود نداشته است، بلکه باید دید آیا نزد سلف میتوان مواردی را یافت که لفظی را از معنای ظاهر به غیر آن برگردانده باشند؟ (محمدی مظفر، 1392، ص140).
دیگر اینکه قائل شویم صحابه حق را فهمیدند، ولی آن را کتمان کردند و آنچه واجب بود، برای تابعین و مسلمانان پس از خود بیان نکردند که در این صورت باید از آنها اجتناب کرد و آنان را نپذیرفت (ابنالوزیر، 1416، ص128-129/ ابنقدامه، 1406، ص11-12) پاسخ نقد اول: آیه مورد استناد (آل عمران: 7)، دلیل واضحی بر وجود تأویل در متشابه است.
دوم: گرایش به تجسیم و تشبیه سلفیان با تأسی به حشویه، در مواجهه با آیات و روایات راجع به صفات خدا، ضمن پذیرش ظواهر الفاظ و نفی تأویل، مجاز، تشبیه و استعاره، قائل به تشبیه و تجسیم در باب ذات اسما و صفات خداوند شدند و در تضاد با ظاهر آیاتی چون «لا تدرکه الأبصار» (انعام: 103) و «لیس کمثله شیء» (شوری: 11)، خداوند را همچون مخلوقات دارای دست و پا دانسته که از کیفیت آن اطلاع ندارند و بر پذیرش بیچون و چرای آن تأکید دارند."