چکیده:
این مقاله به بررسی اوضاع و شرایط حکومت امام علی(ع)و تأثیر آن بر اجرای
برنامههای آن حضرت میپردازد.دگرگونیهای پیش آمده در بینش و روش مسلمین، اوضاع
آشفته اجتماعی ناشی از شورش عمومی علیه خلیفه سوم و قتل او، تضعیف نهاد خلاف به
دنبال دو خلیفه کشی متوالی، اختلافات ناشی از خونخواهی عثمان، وجود دشمنیهای
ریشهدار میان قبایل قریش، اطاعت نکردن شهرها و مناطق مهم دنیای اسلام از حکومت
امام و کافی نبودن یاران و کارگزاران همراه، از مهمترین عواملی است که اوضاع را
برای حکومت امام و پیشبرد برنامههای ایشان دشوار و آن را با ناکامی قرین کرد.
خلاصه ماشینی:
"دگرگونیهای پیش آمده در بینش و روش مسلمین، اوضاع آشفته اجتماعی ناشی از شورش عمومی علیه خلیفه سوم و قتل او، تضعیف نهاد خلاف به دنبال دو خلیفه کشی متوالی، اختلافات ناشی از خونخواهی عثمان، وجود دشمنیهای ریشهدار میان قبایل قریش، اطاعت نکردن شهرها و مناطق مهم دنیای اسلام از حکومت امام و کافی نبودن یاران و کارگزاران همراه، از مهمترین عواملی است که اوضاع را برای حکومت امام و پیشبرد برنامههای ایشان دشوار و آن را با ناکامی قرین کرد.
در مورد انگیزه هردو گروه میتوان به موارد مختلفی اشاره کرد، ولی یک نکته مهم در انگیزه مخالفت بزرگان قریش با پیامبر، و از آن سو حمایت بنیهاشم از وی، توجه به موقعیت جدید بنیهاشم در این منازعات بود؛از نظر مخالفان چنانچه دعوت پیامبر با موفقیت همراه میشد و مردم نبوت او را میپذیرفتند، لاجرم باید رهبری او را نیز گردن مینهادند.
1. مکه و مدینه درباره مکه و دلایل مخالفت مکیان(قریش)با علی(ع)پیشتر سخن گفتیم، اما مردم مدینه(انصار و فرزندان آنها)احتمالا تحت تأثیر مخالفت قریش(معاویه از یک سو و طلحه و زبیر و عایشه از سوی دیگر)با امام و نیز مشاهده اقدامات تند و خشونتباری که از عناصر انقلابی در جریان محاصره و قتل عثمان و حوادث بعد از آن سرزده بود، ترجیح میدادند خود را از ین حوادث کنار بکشند.
عجیب اینکه گاه حتی شماری از نزدیکترین یاران امام نیز با او و شیوههایش همراهی نشان نمیدادند:پسر عموی امام، عبد الله بن عباس، سیاست او در خصوص عزل فرمانداران عثمان به خصوص معاویه نمیپسندید(ابن کثیر، 7/229)، با عقیده او در باره شهر و مردم کوفه موافق نبود(ابناثیر، 2/316)و برخی شیوههای او را بر نمی تابید (مفید، الجمل، 3-142)."