چکیده:
در پی رخداد اشغال سفارت امریکا در تهـران ، روابـط رسـمی و دیپلماتیـک میان ایران و امریکا قطع شد. اگرچه در طول این سال ها تـلاش هـایی بـرای نزدیکی دو کشور صورت گرفته ، اما همچنـان قطعـی روابـط پابرجاسـت . در این میان برخی تحلیل گران معتقدند الگوی تنش زدایی امریکـا - چـین کـه در دهه هفتاد میلادی توانست به بیش از بیست سـال قطعـی روابـط میـان این دو کشور پایان دهد، در مورد رابطه ایران و امریکا نیز قابل اجـرا اسـت . وجود برخی شباهت ها میان ایران و چین (همچون انقلابی بودن دو کشـور، استقلال طلبی در سیاست خارجی و...) از یک سو و روابط ایـن دو بـا امریکـا (همچون قطع رابطه با وقوع انقلاب ، رویارویی مستقیم نظامی با امریکـا و...) از سوی دیگر، این گزاره را تقویت میکند. این پژوهش این امکان را با ایـن پرسش مورد بررسـی قـرارداده اسـت : آیـا مـیتـوان بـا اسـتفاده از الگـوی تنش زدایی امریکا - چین در دهه هفتاد میلادی، به احیـای روابـط ایـران - امریکا اقدام کرد؟ در پاسخ با بررسی موضوع دریافتیم وجود برخی تفاوت هـا در سطح سیستمیک همچون ماهیت متفاوت نظام بـین الملـل در دهـه ٧٠ میلادی و پس از جنگ سرد از یک سو و برخی تفاوت ها در سـطح داخلـی و فردی همچون سطح قدرت متفاوت چین و ایران ، شرایط داخلی متفاوت دو کشور، تصورات و برداشت های متفاوت رهبران دو کشور نسبت به امریکا و... از سوی دیگر، امکان کاربرد الگوی تنش زدایی امریکا - چین در روابط ایران و امریکا وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهش این امکان را با ایـن پرسش مورد بررسـی قـرارداده اسـت : آیـا مـیتـوان بـا اسـتفاده از الگـوی تنش زدایی امریکا - چین در دهه هفتاد میلادی، به احیـای روابـط ایـران - امریکا اقدام کرد؟ در پاسخ با بررسی موضوع دریافتیم وجود برخی تفاوت هـا در سطح سیستمیک همچون ماهیت متفاوت نظام بـین الملـل در دهـه ٧٠ میلادی و پس از جنگ سرد از یک سو و برخی تفاوت ها در سـطح داخلـی و فردی همچون سطح قدرت متفاوت چین و ایران ، شرایط داخلی متفاوت دو کشور، تصورات و برداشت های متفاوت رهبران دو کشور نسبت به امریکا و...
لـذا سـئوال اصـلی ایـن پژوهش این است : آیا میتوان با استفاده از الگوی تنش زدایی امریکا - چین در دهـه هفتاد میلادی به احیای روابط ایران - امریکا اقـدام کـرد؟ و پاسـخ اولیـه ای کـه بـه عنوان فرضیه اصلی در نظر گرفته شده از این قرار است : با توجه بـه وجـود برخـی تفاوت ها در سطح سیستمیک همچون ماهیت متفاوت نظـام بـین الملـل در دهـه ٧٠ میلادی و پس از جنگ سرد از یک سو و برخی تفاوت ها در سطح داخلـی و فـردی همچون سطح قدرت متفاوت چـین و ایـران ، شـرایط داخلـی متفـاوت دو کشـور، تصورات و برداشت های متفاوت رهبران دو کشور نسـبت بـه امریکـا و...
اگرچه تاثیر ایـن عامـل در کشورهای دموکراتیک بیشتر است ، اما حتـی رهبـران کمونیسـت چـین در دهـه / هفتاد میلادی نیز خود را بینیاز از توجیه جامعه چین بـرای تـنش زدایـی بـا امریکـا نمیدیدند؛ چنانکه باید گفت یکی از مشکلات رهبران چین برای آغاز مـذاکرات بـا امریکا و پیگیری سیاست تنش زدایی، توجیه این اقـدام در نـزد افکـار عمـومی ایـن کشور بود (دهشیار، ١٣٩٢)."