چکیده:
مشارکت بیشتر مردم در تامین کالاهای عمومی و شبه عمومی از پیشنیازهای مهم پیشرفت اقتصادی است. سنت حسنه وقف یکی از زمینههای مشارکت عمومی در تدارک کالاها و خدمات است. روشهای وقف نیز به تناسب وضعیت زمان و مکان در حال تحول است. اوراق وقفی، شیوه نوینی است که امکان مشارکت افراد با سطح درآمدی متفاوت را فراهم میآورد.هدف اصلی مطالعه پیش رو تعیین عوامل اثرگذار بر تمایل به پرداخت افراد جامعه جهت تاسیس موسسه وقفی برای تامین مالی آموزش و پرورش است. بر این اساس برای تعیین عوامل اثرگذار بر تمایل به پرداخت از الگوی دو مرحلهای هکمن استفاده شده است. در این الگو در مرحله نخست، عوامل اثرگذار بر تمایل و عدم تمایل به خرید اوراق وقفی بررسی، سپس در مرحله دوم عوامل اثرگذار بر میزان تمایل به پرداخت در میان افرادی که این تمایل را دارند، ارزیابی شد.نتیجهها نشان میدهد متغیرهای درآمد ماهیانه سرپرست خانوار، پرداخت شهریه به مدرسه، جنسیت، تحصیلات و سن، عوامل اثرگذار بر تمایل به خرید اوراق وقفی هستند و متغیرهای شغل، نوع مدرسه شامل دولتی، نمونه دولتی و غیرانتفاعی در سطح 95 درصد اطمینان بر میزان تمایل به خرید اوراق وقفی برای تامین مالی آموزش و پرورش اثرگذار هستند.
One of the important prerequisites of economic progress is participation of people in provision of public and quasi-public goods. One of the areas of public participation in the provision of goods and services is "Waqf". Waqf methods have changed to fit the circumstances of time and place. Issuing Waqf securities is a new way that enables different people with different income levels to participate.
The main objective of this study is to determine the factors affecting the willingness to pay of individuals to establish a waqf institution for financing education. So، we have used the two stage Heckman model to determine the factors affecting willingness to pay for waqf securities. In this model، as the first stage، the willingness and unwillingness to purchase waqf securities are examined، and then as the second stage، the factors affecting the degree of willingness to pay among those who are willing to do so are evaluated.
The results show that، with a 95% confidence level، the head of household’s monthly income، paying fee to school، gender، education level and age are the factors affecting willingness to pay for waqf securities، and job، type of school (public، exemplary-public or private) are factors affecting the degree of willingness to pay for these securities for financing education.
خلاصه ماشینی:
در حقیقت در پژوهش پیش رو با فرض قراردادن توانایی بالای وقف در تأمین نیازهای ضروری کشور و پذیرفتن فایدههای فراوان آن، عوامل اثرگذار بر گسترش وقف در میان مردم از راه اقتصادسنجی بررسی شده و به نوعی از این ابزار در جهت گسترش این مفهوم اقتصاد اسلامی بهرهگیری شده است؛ بنابراین با استفاده از الگوی دو مرحلهای هکمن به بررسی عوامل اثرگذار بر میزان تمایل به پرداخت برای اوراق وقفی پرداخته شده است.
سپس با استفاده از مدل دو مرحلهای هکمن ابتدا در مرحله اول عوامل اثرگذار بر تمایل به پرداخت افراد برای اوراق وقفی بهوسیله یک تابع پروبیت ارزیابی شده سپس در مرحله دوم عوامل اثرگذار بر میزان پرداخت این افراد در قالب یک مدل رگرسیون خطی بررسی شده است.
در این مرحله بر اساس نتیجههای مدل پروبیت، ضریب معکوس نسبت میلز محاسبه شده و به عنوان یکی از متغیرهای اثرگذار بر تمایل به پرداخت در سطح نود درصد اطمینان معنادار است که نشاندهنده لزوم استفاده از روش هکمن دو مرحلهای برای پرهیز از تورش انتخاب نمونه بوده و نشان میدهد استفاده از روش تخمین حداقل مربعات، به توصیههای سیاستی نامناسب خواهد انجامید.
بر اساس نتیجههای پژوهش و با توجه به معنادارشدن ضریب متغیرهای جنسیت، سن، تحصیلات، درآمد و پرداخت شهریه در مرحله اول و نیز معنادارشدن ضریب متغیرهای شغل و نوع مدرسه در مرحله دوم، به منظور سیاستگذاری در جهت پدیدساختن مؤسسه وقفی برای تأمین مالی آموزش و پروش پیشنهاد میشود افراد اولویتبندی شوند؛ چنانچه مدل نشان داد خانمهای تحصیلکردهای که فرزندانشان در مدارس دولتی و نمونه دولتی ـ که به طور عموم شهریه کمتری نسبت به مدارس غیرانتفاعی دارند ـ تحصیل میکنند، بیشترین تمایل را برای خرید اوراق وقفی دارند؛ ازاینرو به نظر میرسد این گروه باید در اولویت اول قرار گیرند و پس از آن سراغ اولویتهای بعدی رفت؛ چنانچه نتیجههای مدل نشان داد احتمال خرید اوراق وقفی بهوسیله آقایان 0.