چکیده:
هدف مقاله حاضر، بررسی مروری یافته های تحقیقاتی جدید در حیطه وسواس بود، تا بتوان با تصویر روشن تری به مطالعه، تحقیق و درمان این اختلال پرداخت. طی سه دهه اخیر، شاهد پیشرفت های عظیمی در زمینه نقش شناختواره ها در شکل گیری، تداوم، و درمان بسیاری از اختلال های روان پزشکی از جمله اختلال وسواس فکری – عملی (OCD) بوده ایم. متغیرهای شناختی OCD بر نحوه تفسیر افراد از محتوا و وقوع افکار مزاحم تأکید می کنند. در حال حاضر بسیاری از سؤالات در زمینه نحوه شکل گیری، کارکرد و عواقب و همین طور درمان تکانش ها، تصاویر و افکار مزاحم و ناخواسته در جامعه بالینی و غیربالینی بی پاسخ مانده است. موضوع «فرآیند سیر تبدیل» یک فکر مزاحم به فکر وسواسی، یکی از موضوعات پراهمیت در ادبیات وسواس است. فرد در چه مسیر فکری قرار می گیرد تا یک فکر مزاحم و ناخواسته به یک فکر وسواسی تبدیل می شود. مدل شناختی معتقد است افراد مبتلا به OCD، افکار، تصاویر و تکانه های خود را بسیار مهم و معنی دار تفسیر می کنند و باورهای ناکارآمد زمینه ساز شکل گیری این افکار، تصاویر و تکانه ها است. به نظر می رسد باورهای ناکارآمد معینی مانند کنترل و اهمیت افکار، احساس مسؤولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید، و کمال طلبی و عدم قطعیت، در شکل گیری این اختلال نقش دارند. بسیاری از تحقیقات انجام شده بیانگر ارتباط این حوزه از شناخت باOCD است. هنوز یافته های تحقیقاتی موجود به یک نتیجه گیری قطعی در زمینه شناسایی حوزه های مختص به شناخت دست نیافته است. تنوع در یافته ها یکی از معضلات در زمینه مذکور است.
خلاصه ماشینی:
"مدل شناختی معتقد است افراد مبتلا به OCD ،افکار،تصاویر و تکایههای خود را بسیار مهم و معنیدار تفسیر میکنند و باورهای ناکار آمد معینی مانند کنترل و اهمیت افکار،احساس مسؤولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید،و کمال طلبی و عدم قطعیت،در شکلگیری این اختلال نقش دارند.
ارزیابیها و باورهای ناکارآمد معینی،ه محتوای وسواسها و همینطور مشغلههای ذهنی حال بیمار ربط پیدا میکنند،بهطوری که سوکمن1،پینارد2و بک(2001)بهاین نتیجه میرسند که بیماران وسواسی فقط در زمینهء علامتهای مشخصی،به ارزیابی احتمال خطر و تهدید میپردازند(تم آلودگی برای وسواس شستوشو،تم اشتباه برای وسواس وارسی و غیره)و متغیر شناختی مذکور در حوزه فکری علامتهای دیگر وسواس،دارای ماهیت بیماریزایی نیست؛یا زمانی که ارتباط سازهء احساس مسؤولیت با بیماری وسواس بهطور عام و کلی مورد مطالعه قرار میگیرد،به نتایج خام و ناکافی میرسیم.
جدول 1-مقیاس مرتبط با ارزیابی باورهای مرتبط با اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) (1)- Brown (2)- Attitude and Belief Scale (3)- Meta-Cognitive Beliefs Questionnaire (4)- Typical Interpretation of Thoughts (5)- Irrational Beliefs Regarding Obsessions (6)- Multidimensional Perfectionism Scale (7)- Lucky Beliefs Questionnaaire (8)- Obsessive-Compulsive Cognitions List (9)- Fixity of Beliefs Scale (10)- Guild lnventory (11)- Responsibility Questionnaire (12)- Thought-Action Fusion Scale (13)- Responsibility Questionnaire (14)- Responsibility Scale(Bersions l ll) (15)- Obsessive-Compulsive Disorder Cognitive Schemata Scale (16)- Obsessive-Compulsive Beliefs Questionnaire (17)- Obsessional Beliefs نتبجه رسیدند که عامل اصلی در تمایز افراد مبتلا به وسواس از افراد عادی در شیوهء ارزیابیهای نادرست آنها از افکار مزاحم نهفته است،نه در ظهور افکار مزاحم در فرآیند تفکر(برای مثال، وجود این افکار مزاحم بدین معناست که من حتما به آنها عمل خواهم کرد)."