چکیده:
در گذشتهای نه چندان دور، سرمایهگذاری خارجی نموداری از سلطه کشورهای توسعه
یافته تلقی میشد، ولی امروزه کمتر دولتی است که برای جلب سرمایههای خارجی برنامه
های عریض و طویلی نداشته باشد. در واقع پس از سپری شدن نگرش مبتنی بر رد
سرمایهگذاری خارجی در بین اکثر کشورهای درحال توسعه، امروز شاهد مقبولیت بیش
ازاندازه سرمایهگذاری خارجی در این کشورها هستیم. افزایش نقش سرمایهگذاری خارجی
در مدیریت اقتصاد کلان کشورهای سرمایهدار و نیز کشورهای در حال توسعه باعث شد که
بررسی مجدد این نوع سرمایهگذاریها مورد توجه مخصوص اقتصاددانان قرار بگیرد. با
ورود اقتصاددانان به این حوزه، گسترش چشمگیری در مطالعات مربوط به سرمایهگذاری
مستقیم خارجی صورت گرفت و دیدگاهها و نظریات متعددی مطرح گردید.
در این مقاله سعی شده است تا برپایه مطالعات نظری و تجربی انجام گرفته
و در قالب یک الگوی اقتصادسنجی، با استفاده ازدادههای ترکیبی
مقطعی ـ سری زمانی (پانل دیتا) عوامل مؤثر بر جذب FDI در 31 کشور اسلامی طی
دوره 5 ساله (2000ـ 1995) مورد بررسی قرار بگیرد. نتایج بدست آمده نشان میدهد
گسترشاندازة بازار، اجرای سیاستهای مناسب بازرگانی نظیر کاهش تعرفهها و آزادسازی
بازرگانی خارجی، کاهش بیثباتی و ناپایداری اقتصادی از طریق کاهش نرخ تورم، کاهش
کسری بودجه و نیز بدهیهای خارجی دولت اثرات مثبتی بر جذب FDI کشورهای اسلامی دارد.
خلاصه ماشینی:
"معرفی الگو و دادههای آماری براساس مطالب عنوان شده در بخشهای قبلی، میتوان تصریح تابع عرضه سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به صورت زیر در نظر گرفت: که در آن، FDI : میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی ورودی[41] به کشور i در سال t، GDP : تولید ناخالص داخلی کشور i در سال t، این متغیر به عنوان مناسب ترین شاخص برای نشان دادناندازه و مقیاس بازار (اندازه یک اقتصاد) میباشد و انتظار بر این است که اقتصاد با مقیاس بزرگتر، شرایط بهتری را برای سرمایهگذاران خارجی فراهم کند.
این نتایج گویای این واقعیت است که جذب سرمایههای خارجی در بین کشورهای اسلامی با متغیر های تولید ناخالص داخلی (پارامتر نشاندهنده اندازه بازار) و درجه بازبودن تجاری رابطه مستقیم و با نرخ تورم (شاخص بیثباتی اقتصادی)، کسری حساب جاری (شاخص بیثباتی نظام تجارت خارجی)، بدهیهای خارجی و نرخهای تعرفه رابطه عکس دارد.
گسترش سیاستهای آزادسازی تجاری (بازرگانی) و کاهش نرخهای تعرفه نیز در بین کشورهای اسلامی در جهت تقویت FDI ورودی به این کشورها اثر مثبتی بدنبال خواهد داشت (ضریب منفی متغیر نرخ تعرفه، 312/0-) جمعبندی و ملاحظات از مهمترین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه فراهم آوردن سرمایه به منظور تأمین مالی طرحهای سرمایهگذاری است.
آمارهای منتشره آنکتاد نشان میدهد که همواره بیش از 50 درصد جریان ورودی FDI در کشورهای OIC مربوط به شش کشور اسلامی جنوب و جنوب شرق آسیاست که توانستهاند درکنار اجرای برنامههای خصوصیسازی، رشد اقتصادی پایداری را تجربه کنند و پیامد چنین سیاستهایی نیز جذب هرچه بیشتر سرمایههای خارجی در بین کشورهای عضو OIC است."