چکیده:
یکی از محتواهایی که آموزش آن در حوزة فقه تربیتی مورد توجه اســـت ، «تعلم حدیث » میباشـــد. مطالعه دربارة حدیث را میتوان در منابع فقهی، تاریخی و آموزشـی پیگیری نمود اما نمیتوان به احکام شـرعی مترتب بر تعلم حدیث دسـت یافت . مجموعه مسـائلی مانند قرائت ، فهم ، از بر نمودن ، نشـر، ترجمه و پژوهش در موضــوع «تعلم حدیث » قابل طرح اســت ، اما در این نوشــتار تنها حکم فقهی تعلم حدیث بر مبنای روش استنادی و تحلیلی با تاکید بر روش استنباطی و فقهی بررسی شده است . قدر متیقن از دلالت ادله ، استحباب نفسی تعلم حدیث است که البته این حکم مشکک و ذو مراتب است و بر اثر عروض عناوین ثانوی مختلف میشود.
خلاصه ماشینی:
مجموعه مسـائلي مانند قرائت ، فهم ، از بر نمودن ، نشـر، ترجمه و پژوهش در موضــوع «تعلم حديث » قابل طرح اســت ، اما در اين نوشــتار تنها حکم فقهي تعلم حديث بر مبناي روش استنادي و تحليلي با تأکيد بر روش استنباطي و فقهي بررسي شده است .
اولين کتاب حديثي اهل ســـنت در نيمۀ اول قرن دوم هجري تدوين شد، لذا ميان حديث عامه با سنت و سيرة نبوي فترت و انقطاع صد ساله حائل شده است .
اما ارجح همان معناي نخست است که در اين صورت روايت اختصاص به تعليم حديث پيدا خواهد کرد و تعلم مقدمۀ آن خواهد شد.
با توجه به اطلاق «العلم » و وجود «علم صحيح » نزد اهل بيت ^، بعيد نيست اين روايات به رجحان تعلم و فراگيري حديث از معصومان ^ دلالت داشته باشند.
اما چون در اين روايت تعلم به هدف نفع رســاني اســت و نفع هم متوقف بر الفاظ نيست ، بلکه بدون اينکه الفاظ را ببيند و حديث را بشنود، نفع ميبرد، لذا تعلم معناي حديث مراد است .
١. روايت دلالت واضحي بر تعلم حديث دارد، زيرا «اُطلب » امر است و دلالت بر وجوب دارد.
جمع بندي ادله مطابق دليل قرآني، از آنجا که اطاعت از امام × به طور مطلق واجب اســـت ، لذا تعلم حديث ايشــان يا في نفســه واجب و مصــداق اطاعت اســت يا از باب مقدمۀ واجب ، واجب است .