چکیده:
با توجه به تفاوت های ماهیتی و ساختاری زبان مبدا با زبان مقصد و سایر عوامـل فرهنگـی و سبکی، مترجم ناگزیر به اعمال تغییراتـی در مـتن مبـدا اسـت ؛ لـذا مقصـدگرایانی نظیـر لادمیرال مترجم را به اعمال تغییرات در حوزه های مختلـف سـاختاری فـرا مـیخواننـد تـا سلاست وخوانایی متن ترجمه افزایش یابد و خصیصـه بـازآفرینی در ترجمـه پدیـد آیـد. پژوهش پیش رو میکوشد تعدیلات ساختاری ترجمه طسـوجی و اقلیـدی از هـزار و یـک شب را از چهار منظر تعدیل در ساخت نحوی کلام ، تعدیل در شیوة خطاب ، تعدیل بلاغی و تعدیل آوایی مورد نقد و تحلیل قرار دهد. برآیند پژوهش نشان میدهد کـه طسـوجی و اقلیدی رویکردی مقصدگرا در جابه جایی و تعدیل ساختار جمله دارند. در ترجمه اقلیـدی نمونه های فراوانی را میتوان یافت که تعدیلات ساختاری مناسبی در آن صـورت گرفتـه و در پاره ای از موارد عدم ایجاد تعدیلات ساختاری به ویژه در بخش آوایـی موجـب زیبـایی ترجمه او نسبت به ترجمه طسوجی شده است . طسـوجی نیـز تعـدیلات عمـده ای در هـر چهار لایه یادشده اعمال نموده و این رویکرد، نقش عمـده ای در خوانـایی ترجمـه او ایفـا نموده هر چند که لطمه ای سبکی نیز به اصل کتاب وارد کـرده اسـت . در نتیجـه طسـوجی بیش از اقلیـدی بـه تعـدیلات سـاختاری روی آورده و ترجمـه او از شـیوایی و جـذابیّت بیشتری برخوردار است .
خلاصه ماشینی:
"همان گونه که بیان شد طسوجی و اقلیدی اساس ترجمۀ خود را نسخۀ بولاق قرار دادند؛ ازاین رو نخستین پرسشی که به نظر میرسد این است که آیا آن دو از جهت ساختاری مقید به متن اصلی بوده اند؟ آنچه که منطقی مینماید این است که مترجم فارسیزبان نباید خود را مقید به انشاء متوسط یا احیانا ضعیف کتاب کند و نثری در همان سطح متوسط پدید آورد بلکه میتواند با تصحیحات و ١ این ارتباط را میتوان به دو صورت مشاهده نمود: در وهلۀ نخست ارتباط مستقیم شهرزاد و شهریار که بایستی حکایتی گیرا با ساختاری جذاب بیافریند تا شهریار از آن خوشش بیاید و از خونش درگذرد و این سبک یعنی ارائۀ داستانی برای نجات جان در دیگر قصه ها هم دیده میشود.
ضمنا این جابه جایی در ترجمۀ طسوجی صرفا در فرم باقی نمانده و همان گونه که دیده میشود اواین جابه جایی ساختاری را با دلیل بیان کرده و جملۀ پیرو دومی را به مثابۀ دلیلی برای جملۀ پیرو نخست آورده و رابطۀ سببی میان آن دو برقرار نموده است ؛اما چیدمان جملات پیرو در متن اصلی و در ترجمۀ اقلیدی مخل معنای کلام نیست و میتوان آن را دارای ترتیبی منطقی دانست ؛ زیرا فرمانروایی مقدمۀ عدالت گستری است .
٥. آنجا که وارد تعدیل بلاغی و آوایی کتاب میشویم ترجمۀ طسوجی معمولا به ایجاز و حذف روی آورده که این روش با توجه به نقش و کارکرد سازوکارهای بلاغی و آوایی در تولید معنا باعث ایجاد ارتباطات غیر منطقی در متن ترجمه شده است اما وفاداری اقلیدی به ویژگیهای سبکی متن اصلی صرف نظر از برخی ضعف ها و کاستیهاباعث انتقال شگردهای موجود در متن اصلی و رعایت منطق روایت شده است ."