چکیده:
مقاله حاضر با الهام از چارچوب نظري تاريخ نگاريِ خُرد در حوزه ترجمه (ازجمله كار آدامو، ۲۰۰۶) بر يكي از وجوه هنريِ مغفول مانده و پراهميت سعدي انگشت مي گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمي چيره دست. بدين منظور، پس از مروري بر پيشينه مطالعاتيِ موجود و معرفي اجمالي رويكرد تاريخ نگاريِ خُرد، گونه هاي مختلف ترجمه را در گلستان طبقه بندي و با تحليل نمونه هايي از هريك، ابعاد مختلف كنش ترجماني سعدي را كندوكاو كرده ايم. يافته هاي مقاله مبين آن است كه سعدي از سبكي تلفيقي در ترجمه بهره مي گيرد كه گاه توام با پاي بندي به متن مبدا در عين سادگي و بي آلايشي است و گاه، در مواردي بيشتر، از متن مبدا فاصله مي گيرد و به ويژگي هاي سبكيِ نثر فني از حيث بيان مسجع و موزون و توسل به آرايه هاي ادبي نزديك مي شود. در عين حال، سعدي در هر دو شيوه به معيارهاي تاليف در حد متعاليِ آن نايل آمده و به نظر مي رسد كه در همه حال نياز مخاطب را مد نظر داشته است. به طور كلي، سبك ترجمه سعدي نيز همچون ساير وجوه هنري او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانه اوست و اين دقيقاً نكته اي است كه بر نبوغ يكه و يگانه وي مهر تاييد مي زند: سعدي در همه حال بي همتاست، در تاليف و در ترجمه.
خلاصه ماشینی:
"در پاسخ به پرسش نخست مقاله مبنـی بـر اینکـه «آیـا اساسا سعدی در گلستان از هنر ترجمه بهره برده است یا خیر» بار دیگر اشاره می کنـیم کـه در گلستان سعدی بارها و بارها شاهد فرآیند ترجمه از زبان عربی به پارسی و بالعکس بـوده ایـم ؛ ترجمه های سعدی را به چهار صورت مختلف می توان در گلستان طبقه بندی کرد که سه مـورد آن را می توان مصداق دو نوع ترجمه در طبقه بندی کلاسیک و سه گانۀ یاکوبسن (١٩٥٩/٢٠٠٤) تلقی کرد؛ گوآنکه یکی از این چهار نوع را می توان از زاویۀ دید دیگری تحت عنـوان «ترجمـۀ پنهان » در زمرة «شبه ترجمه » به تعبیر مورد نظر در مطالعات ترجمه نیـز قـرار داد.
1 Binary dichotomies اما آنچه از تجربۀ سـعدی در ترجمـه و بـه طـور مشـخص تجربـه هـای منحصـربه فـرد وی در ترجمه های مبدأگرا از عربی به فارسی یا از فارسی به عربی به دست میآید حکایـت از آن دارد که اتفاقا برعکس آنچه در طول تاریخ در دنیای ترجمه مشاهده و گزارش شـده اسـت ، متـرجم خلاق میتواند به طور بالقوه و در آن واحد هر دو نظام مبـدأ و مقصـد را مـد نظـر قـرار دهـد بیآنکه این رویکرد دوگانه حتی ذره ای از کیفیت کار او بکاهد و این ویژگی، بـا آنکـه ممکـن است اندکی اغراق آمیز به نظر برسد، سعدی را در طراز مترجمان ممتـاز تـاریخ جهـانی ترجمـه قرار میدهد."