خلاصه ماشینی:
"زبان وادبیات (به تصویر صفحه مراجعه شود) نقد اسطورهای در ادبیات نمایشی برگرفتههایی از اندیشه«مورای»،«فرای»و«فرگوسان»دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی{Sوجود ما معمایی است،حافظ#که تحقیقش فسون است و فسانهS} 1-«رویکردها»(یا«رهیافتها»)و«مقولهبندیها» ادبیات و هنر-و نیز ادبیات نمایشی-با«رویکردها»یا«رهیافتهای»( APROACHES )گوناگونی موردبررسی و«نقد»( CRITICISM )قرار گرفته است.
«اسکات»معتقد است که نظریه پردازی در زمینۀنقد،بر پایۀ«رویکرد-یا مدخل»،به پدیدار شدن«مکتبهای نقد ادبی-هنری»(یا به اصطلاح ایننگارنده:«مقولهها»)منجر گردیده است:«نقد ادبی،این پیچیدهترین و دشوارترین شاخۀادبیات،از فرهنگ یونان باستان نشأت گرفت.
) در این مقاله کوشیده شده است تا ضمن تعریف«اسطوره»( MYTH )و«آیین و مناسک»( RITUALS )،«نقد با رویکرد اسطورهای»یا به اصطلاح:«نقداسطورهای»( MYTHICALCRITICISM )تعریف وتوصیف گردند.
موضوع مورد بحث دیگر در اساطیر-به معنای گلیآن-داستانهای حماسی است که بازماندۀ دوران شکلگرفتن اقوام و استقرار ایشان در اعصار کهن بشمارمیآید،و نیز بعضی قصهها و افسانهها که در کنار آنهاقرار گرفته و بازمانده است.
هنر تئاتر-در این معنا-با کهن نمونهها،اسطورهها،و آیین و مناسک درگیری و مناسبت داشته است.
اما بسیاری از پژوهشگرانتاریخ تئاتر،بر بنیاد تحقیقات«مردمشناسان»و از جملهجیمز فریزر( JAMESFRAZER و 4581-1491)براین عقیدهاند که هنر نمایش خاستگاهی«اسطورهای وآیین و مناسکی»دارد،و از این امور نشأت گرفته است.
به اعتقادمورای:تراژدی یونانی،جنبههای کهن آیین و مناسکیخود را-که روزگاری از آن زاده شده بود-همچناندر خود حفظ کرده است.
گیلبرت مورای با چنین اصطلاحات وابزاری،به«نقد»تراژدیهای مورد نظر خود دست یازیده است.
فرگوسان در«اندیشه یک نمایش»در آیین ومناسک مربوط به«تراژدی»،«الگوها»و یا«انگارهها»( PATTEKNS )مشابهی را مشاهده میکند،که(به تصویر صفحه مراجعه شود)صحنهای از«بالکن»اثر ژان ژنه&%08615FYKG086G% گویی«آیین و مناسک کار پرداختهای تراژیک»( ESSENIIALRITUALSOFTRAGICTION- S )هستند.
10-اسطورهها در دنیای معاصر در پایان این پژوهش باید یادآوری کنم که«نقداسطورهای»عمدتا بر انگارههای اسطورهای کار پرادختهاو هستههای داستانی تراژدیهای یونانی،رومی کلاسیک،و اروپای دورۀ رنسانس،بنیاد گردیده است."