چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه عقلانیت و مولفه های آن در برنامة درسی مدارس متوسطة دوم از منظر دبیران شهرستان سنندج با تاکید بر آموزه های اسلامی است. روش پژوهش در محدودة روش های توصیفی پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش را کلیة دبیران زن و مرد دورة متوسطة شهرستان سنندج تشکیل داده اند. نمونة آماری پژوهش شامل 145 نفر با استفاده از روش تصادفی ساده است؛ به طوری که همة اعضا شانس مساوی برای انتخاب شدن داشته باشند. ابزار اندازه گیری تحقیق، به جز منابع کتابخانه ای، پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش نظرات بوده، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین، نمودار، انحراف معیار) و تحلیلی (t) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که میزان توجه به مفهوم عقلانیت در برنامة درسی متوسطه از دیدگاه دبیران در ابعاد تفکر و تامل و همچنین اعتدال و میانه روی بیشتر از حد میانگین بوده است، و در ابعاد بصیرت و جایگاه علم و دانش و نوآوری در برنامة درسی، کمتر از حد میانگین توجه شده است.
The present qualitative research، which aims at recognizing and explaining the Quranic concepts which correspond to the elements and components of curriculum، is mainly concerned with the goals، content and methods and the evaluation of education in the Holy Quran. In the Qur’anic educational system the aims of education are divided into two kinds: ultimate and central. In terms of the content، the Quran generally consist of a set of concepts، principles، rules، methods and techniques which contribute to achieving spiritual and physical education or nurture all human aspects، using such parameters like succession، continuation، moderation، expansion، unity and such educational methods as allegory، dramatization، observation، questioning، study trip، citing an example، admonition، reminding، and reasoning. Achieving this aim requires self-evaluation and external evaluation through trying، temptation، affliction، self-examination and self-watching.
خلاصه ماشینی:
صفاییمقدم و همکاران (1385) با عنوان «بررسی اصل عقلانیت در منابع اسلامی و استلزامات تربیتی آن»، خزاعی (1385) با عنوان «عقلانیت اخلاقی»، زیباکلام و حقگو (1390) با عنوان «مجمع تشخیص مصلحت نظام، نتیجه عقلانیت حاکم بر سیره امام خمینی(»، زرگر و عبدالهی (1392) با عنوان «نقش عقل در فهم آیات قرآن از منظر ملاصدرا»، ملکی (1387) با عنوان «پوپر اصل عقلانیت و نظریههای اقتصادی»، اکبری تختمشلو و زیباکلام (1390) با عنوان «عقلانیت در فلسفة پوپر»، عیوضی و کشیشیان سیرکی (1390) با عنوان «تبیین مسئلة عقلانیت ابزاری، ارتباطی و دینی از نگاه امام خمینی و یورگن هابرماس»، ضیاء (1383) با عنوان «منطق و عقلانیت»، قاسمپور (1390) با عنوان «جایگاه عقل در تربیت دینی از دیدگاه علامه طباطبایی»، خانمحمدی (1391) با عنوان «مقایسة عقلانیت ارتباطی با عقلانیت وحیانی»، صانعی (1385) با عنوان «عقلانیت در اندیشة رازی»، سلحشوری و یوسفزاده (1390) با عنوان «جایگاه عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی»، پورابراهیم و همکاران (1390) با عنوان «بررسی مفهوم بصیرت در زبان قرآن در چارچوب معناشناسی شناختی» و سجادی (1384) با عنوان «تبیین و ارزیابی رویکرد عقلانی به تربیت دینی» به بررسی این مسئله پرداختهاند؛ اما تاکنون پژوهشی با عنوان خاص مقالة پیشرو و با این مؤلفهها صورت نگرفته است و پژوهش حاضر با این هدف کلی که به بررسی جایگاه عقلانیت و مؤلفههای آن در برنامة درسی مدارس متوسطه میپردازد.