چکیده:
این پژوهش کیفی، با روش توصیفی ـ تحلیلی و اسنادی و با هدف تبیین و شناخت مفاهیم قرآنی متناظر با عوامل و عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی، درباره اهداف، محتوا، روش ها و ارزشیابی تعلیم و تربیت در قرآن کریم تدوین یافته است. در نظام تعلیم و تربیت قرآن، اهداف به دو صورت اهداف غایی و اهداف میانی ترسیم شده اند. از لحاظ محتوایی، به طور کلی قرآن دربردارنده مجموعه ای از مفاهیم، اصول، قوانین، روش ها و فعالیت هاست که با استفاده از معیارهایی همچون توالی، استمرار، تعادل، وسعت و وحدت و روش های تربیتی همچون تمثیل و شبیه سازی، مشاهده، پرسش، اردوی علمی، الگویی، موعظه و تذکر، و استدلال، در صدد دستیابی به تربیت معنوی و جسمی یا پرورش همه جانبه انسان است. رسیدن به این مقصود نیازمند خودارزیابی و ارزیابی بیرونی از طریق روش هایی مانند ابتلا، فتنه، محاسبه و مراقبه می باشد.
The present is centered on a comparative analysis of the goals of moral education in the elementary level of the educational system in Japan and Iran with respect to the values governing the elements of curriculum. A comparative analysis method is used in this research. The comparative study of the moral education in the formal educational system in Iran and Japan can have the form of macro-analysis or micro-analysis. Some of the findings of macro-analysis show that the goals of moral education pursued by these two countries are very much alike in four areas. In Iran's curriculum، these areas are : one’s relation with one’s self، one’s relation with God، one’s relation with others and one’s relation with creation. In Japan's curriculum، they are: self-analysis، one’s relation with nature and having idealized views، one’s relation with others and one’s relation with group and society. Of course، in Iran’s curriculum، God has a pivotal role and the other areas are arranged according to this role. However، micro-analysis، which focuses on the study of every goal related to the moral education in the elementary level of the formal educational systems of these countries، is divided into three types، which are as follows: first، those goals which overlap each other; such as "the child is polite and kind" and "he/she works hard to achieve success"; second، those goals which are characteristic of Iran and are not detectable among the moral goals of Japan، such as "the child likes and observes Islamic veil" and "he/she forgives others for their ill-treatment"; and finally، those goals which are characteristic of Japan and not detectable among the goals related to the moral education in Iran، such as "respecting other cultures and holding people of other nations in high esteem” and "collaborative work and feeling a sense of responsibility".
خلاصه ماشینی:
com اکبر پرتابیان/ کارشناس ارشد تحقیقات آموزشی دانشگاه پیام نور زهره امیری/ کارشناس علوم قرآنی حوزة علمیة قم دریافت: 7/4/1393 ـ پذیرش: 26/8/1393 چکیده این پژوهش کیفی، با روش توصیفیـ تحلیلی و اسنادی و با هدف تبیین و شناخت مفاهیم قرآنی متناظر با عوامل و عناصر تشکیلدهندة برنامة درسی، دربارة اهداف، محتوا، روشها و ارزشیابی تعلیم و تربیت در قرآن کریم تدوین یافته است.
از لحاظ محتوایی، بهطور کلی قرآن دربردارندة مجموعهای از مفاهیم، اصول، قوانین، روشها و فعالیتهاست که با استفاده از معیارهایی همچون توالی، استمرار، تعادل، وسعت و وحدت و روشهای تربیتی همچون تمثیل و شبیهسازی، مشاهده، پرسش، اردوی علمی، الگویی، موعظه و تذکر، و استدلال، در صدد دستیابی به تربیت معنوی و جسمی یا پرورش همهجانبة انسان است.
در زمینة چگونگی ارتباط زبان قرآن با تعلیم و تربیت و اینکه چه نوع رابطهای میان آن دو وجود دارد، از چند جهت میتوان سخن گفت: تعامل زبان قرآن با تعلیم و تربیت در جهت پرورش استعدادهای نهفته در درون انسان، هماهنگی آن دو در رشد روحی و معنوی انسان، اهتمام قرآن به تعلیم و تربیت در استنباط عناصر اصلی آن مانند مبادی عام، مبانی، اهداف، اصول و شیوههای آموزش و پرورش، تأثیر برجستة زبان قرآن در فرایند تعلیم و تربیت در گذشته و حال و آینده، برنامهریزی تعلیم و تربیت بر اساس محوریت قرآن برای آیندة نظام آموزشی و تربیتی جامعه، جهتدهی قرآن به تعلیم و تربیت به لحاظ محتوا و غنابخشی آن، توجه قرآن به ابعاد تعلیم و تربیت همچون ابعاد دینی، اخلاقی، عبادی، عاطفی، اجتماعی و امثال آن، و سرانجام، قرآن بهمنزلة پشتوانة فکری و منبع اصلی استخراج مفاهیم مهم تعلیم و تربیت اسلامی (احسانی، 1387).