چکیده:
هدف این پژوهش بررسی نحوه شکلگیری جبهه ملی، علل ایجاد شکاف درونی و چگونگی وقوع کودتای 28 مرداد 1332 میباشد. در این راستا، پژوهش بر مبنای این سوال اصلی سامان یافته است که چرا ائتلاف حزبی جبهه ملی پس از دستیابی به هدف خود (نفت ملی) نتوانست به پایداری و نهادینگی سیاسی در ساختار حکومتی برسد؟ برای یافتن پاسخهای مناسب فرضیه خود را چنین قلمداد میکند که جبهه ملی با هدف صنعت نفت ملی و کسب استقلال سیاسی- اقتصادی ایران تشکیل شد؛ اما پس از دستیابی بدان به دلیل ایجاد شکافهای درونی و ضعف در نهادینگی دستاوردهای خود، رقبا فرصت به حاشهرانی آن را یافتند؛ لذا پژوهش درصدد اثبات یا رد فرضیه میباشد. مادامی که اتحاد درونی جبهه ملی پابرجا بود رقبا امکان اعمال نفوذ را نداشتند. با بروز شکاف و اختلاف میان آنها بر سر نحوهی اداره امور و یا میزان سهم خواهی؛ عوامل ذهنی و عینی فروپاشی مهیا شد و رقبا با فرصت طلبی توانستند با طراحی کودتای نظامی دولت مصدق را سرنگون کنند. روش پژوهش تحلیل محتوای تاریخی بر اساس نظریه نهادمندی سیاسی هانتینگتون میباشد و شیوه گرد آوری دادهها به صورت منابع کتابخانهای میباشد.
خلاصه ماشینی:
"به طور کلی تئوری نهادمندی هانتینگتون دارای چند پارامتر اساسی است که استقرار ثبات سیاسی، توسعه سیاسی و افزایش مشارکت سیاسی و همچنین میزان اشتراک سیاسی مردم با نظام حاکم بر اساس آنها سنجش میشود که عبارتند از: 1- تنوع در رقابت، کشمکش و سازش 2- قوت یا ضعف سطح نهادمندی 3- میزان بی اعتمادی 4- میزان اشتراک سیاسی 5- میزان ایجاد صورتهای نوین همبستگی برای کسب سطوح بالای تحول سیاسی 6- میزان مصلحت گسترده همگانی 7- مهارتهای سازمانی و توانایی مردم جهت انطباق نظام سیاسی جوامع سنتی با درخواستهای نوسازی 8- توان برخورد نظام سیاسی با دگرگونی جهت تطبیق، حفظ و بازتولید و همچنین توان تطبیق یک نظام سیاسی با کارکردی غیر از کارکردهای مورد انتظار که توجیه گر آن هستند؛ مثلا پادشاهی فرانسه از پادشاهی انگلستان از نهادینگی کمتری برخوردار بود و به همین دلیل نتوانست خود را با لیبرالیسم تطبیق دهد(بدیع،1383: 96).
از اهداف ناهمگون وزیران در کابینهی نخست مصدق این بود که سیاستهای خارجی را نسبت به ایران بدبین نکنند و موازنهی سیاسی کشور را تا حد ممکن برهم نزنند تا وحدت ملی مردم که در نتیجهی مبارزه با شرکت «شرکت نفت انگلیس و ایران» بود حفظ نماید و نیز مزاحمات احتمالی شاه و دربار با انتصابات جدید را کاهش دهد و از اکثریت نمایندگان مجلس و حمایت آنها بهرهبرداری کند.
مصدق بعد از قیام 30 تیر در اوج محبوبیت بود و میتوانست با یک اقدام انقلابی خود را از شر توطئههای شاه و دربار و عوامل محافظه کار خلاص کند و یا برای رسیدن به توافقی جهت احیای صنعت نفت ایران استفاده نماید؛ ولی هیچ یک از این کارها صورت نگرفت و جهت گیریهای مصدق در آمیزهای از مصلحت اندیشی و مقاومت نسبی در مقابل فشارهای اقتصادی و سیاسی بریتانیا خلاصه میشد(مقصودی و دیگران، 1389: 148)."