چکیده:
بخش كشاورزي بزرگ ترين بخش در اقتصاد كشورهاي درحال توسعه بوده و مي تواند به شيوه هاي گوناگون مانند عرضه نيروي كار و سرمايه، تامين مواد خام و غذاي ارزان، بازار براي كالاهاي توليدي در بخش صنعت و تامين ارز خارجي، به توسعه اقتصادي كمك كند. سهم كشاورزي در تجارت جهاني همچون سهم آن در توليد ناخالص داخلي درحال كاهش است؛ بايد توجه داشت كه كاهش سهم كشاورزي از تجارت بين الملل به دليل افت حجم تجارت اين محصولات نيست، بلكه ناشي از رشد سريع تر تجارت غيركشاورزي است. در اين تحقيق با استفاده از مدل ECM تاثير صادرات و واردات كشاورزي بر رشد اقتصادي ايران براي دوره 1390-1360 بررسي شده است. نتايج نشان مي دهد كه رشد صادرات كشاورزي تاثير مستقيمي بر رشد اقتصادي دارد؛ به اين معني كه يك درصد افزايش در صادرات كشاورزي، باعث 14/ 0 درصد افزايش در رشد توليد ناخالص داخلي شده است و به رشد اقتصادي كمك مي كند.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان میدهد که رشد صـادرات کشـاورزی تأثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی دارد؛ به این معنـی کـه یـک درصـد افـزایش در صادرات کشاورزی، باعث ٠/١٤ درصد افزایش در رشد تولید ناخالص داخلی شـده است و به رشد اقتصادی کمک میکند.
مهرگان و شیخی (١٣٧٥) با توجه به دو فرضیۀ: الـف ) تجـارت محـرک رشـد اقتصادی است و ب ) تجارت مانعی در برابر رشـد اقتصـادی اسـت و همچنـین بـا استفاده از نظریه های اقتصادی، از یک الگـوی اقتصـادی دربرگیرنـده ٥ معادلـه و ٤ اتحاد استفاده کرده و معادله ای به دست آوردند که آن را برای بخش کشاورزی ایران تخمین زدند.
00 تراز تجاری بخش کشاورزی (میلیون دلار) / مأخذ: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران / / ب ـ شاخص نسبت صادرات به ارزش افزوده شاخص نسبت صادرات به ارزش افزوده ، کوچک تر است ؛ یعنی اینکه ارتباط جهانی به شکل صادرات یک جنبه مهم بخش یا صنعت مورد نظـر نیسـت ؛ بـه بیـان دیگـر بخش یا صنعت با توجه به تولید خود کمتر در تجارت شرکت میکند.
با توجه به نمودار شماره (٥) شاخص خالص صادرات نسبی ایـران از ٠/٠٨٥+ در سال ١٩٧٠ به ٠/٣٠٦- در سال ٢٠١١ کاهش یافته است که نشان دهنده افت ایـن شاخص در طول دوره مورد بررسی است ؛ زیرا ایران هنـوز هـم واردکننـده خـالص محصولات کشاورزی محسوب میشود.