چکیده:
با توجه به ماهيت اسلامي و انقلابي جمهوري اسلامي ايران، پرداختن به بحث جنبش نرم افزاري و توليد علوم بومي منطبق بر اقتضائات فرهنگي، سياسي و اجتماعي از مسائل بسيار مهم و تاثيرگذار در آينده كشور و همچنين بازتوليد و تدوام ارزش هاي انقلاب اسلامي مي باشد. با توجه به همين مسائل، بحث تبيين و تبليغ ضرورت تحقق جنبش نرم افزاري، از مسائل بسيار مهمي است كه بايستي در مجامع علمي و دانشگاهي ما مورد توجه اساتيد و حاميان توليد علم بومي (ديني) قرار گيرد. لذا اين مقاله سعي دارد با استفاده از نظريه انقلاب هاي علمي كوهن و با بهره گيري از روش پژوهش اسنادي (با رويكردي تبييني- تحليلي)، به تبيين اين مساله بپردازد تا شايد گام كوچكي در راستاي تحقق اين هدف مهم حاصل گردد. البته بهره گيري از اين نظريه به معناي اعتقاد كامل بدان نبوده و اين نظريه داراي نقد اساسي در بحث نسبي گرايي است ولي در هر صورت مي تواند مسئله اين پژوهش را پوشش داده و تا حد زيادي (بالاخص براي منتقدين جنبش نرم افزري) تبيين نمايد. بر اساس اين ديدگاه، ضرورت تحول در پارادايم كنوني علوم انساني و توليد يك علوم انساني بومي امري لازم و ضروري است.
خلاصه ماشینی:
"البته در حال حاضر در ایران، برخی این نوع نگاه به جامعه را مورد تردید جدی خویش قرار دادهاند، ذوالفقاری معتقد است در صورتیکه جامعهشناسی منظورش از علم، پرداخت و ارائه نظریههای قطعی مبتنی بر منطق و زبان ریاضی بوده و شواهد وی در این راه متکی بر اندازهگیریهای بی نهایت دقیق (همانند آنچه که در علوم طبیعی و تجربی وجود دارد) باشد، درباره جنبه علمی بودن علوم اجتماعی دچار شک و تردید خواهد شد و به نظر وی، جامعه شناسی نمی تواند دقیقا بر پایه روش های علوم طبیعی طراحی گردد (ذوالفقاری، 1389: 19).
در هر صورت با وجود تمامی بحثهایی که پیرامون امکان، مطلوبیت، ضرورت، کیفیت و حتی موانع تولید علم دینی وجود دارد، آنچه که بسیار حائز اهمیت میباشد این موضوع است که بحث تولید علم بومی (دینی) بحثی بسیار حساس، پیچیده و فراتر از برخی تلاشهای فردی و حتی گروهی بوده و نیازمند فراهم شدن دستهای از عوامل و شرایط مختلف میباشد، بنابراین لازم است که عوامل مختلف ساختاری، معرفتی، ذهنی و اخلاقی با فکر و تأملی بالا و بهدرستی (و بهصورت هماهنگ) در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا بتوانیم منتظر نتایج مطلوب، واقعبینانه و مورد نیاز کشور عزیز اسلامیمان باشیم و در چنین شرایطی است که میتوان شاهد برداشته شدن گامهای مهم و اساسیای در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی بود، تمدنیکه میتواند فصلهای جدیدی را در زمینه معادلات جهانی رقم زده و سرمنشأ تحولات شگرفی در جهان (بالاخص در کشورهای اسلامی) باشد."