چکیده:
چیرگی و سرآمدی ایرانیان بر بخش بزرگی از جهان باستان آن روز، استقرار و آرامشی پدید آورد که در سایة آن، مردمان توانستند به فرهنگسازی و گسترش روابط انسانی در میان خویش بپردازند. در عصر ساسانیان، در نتیجة نفوذ سیاسی و دینی گستردة ایران؛ به ویژه در دو منطقة حیره و یمن، اعراب به تدریج تأثیرات کلانی را از تمدّن ایرانی به دست آوردند. به دنبال گسترش اسلام و فتح ایران توسّط اعراب مسلمان، آداب و فرهنگ ایرانی به همراه جلوههای بارز تمدّن ملّت ایران از راههای گوناگون و در زمینههای متنوّع بر فرهنگ و زبان عربی تأثیر گذارد و موجبات پیشرفت و تعالی اعراب را در گسترة حکومت و سیاست، فرهنگ و ادب و علوم و فنون فراهم آورد. این نوشتار، بر آن است تا کتاب تاریخ ادبیّات عصر عبّاسی در پرتو فرهنگ و تمدّن ایرانیان باستان، اثر وحید سبزیانپور را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد نقد قرار دهد. بررسی کتاب نشان میدهد که مؤلّف کوشش نموده تا با تکیه بر منابع اصلی و تحقیقات جدید به بررسی و تحلیل موضوع بپردازد. با این حال، از آنجا که ماهیّت نقد، بررسی، تحلیل و ارزیابی علمی نقاط قوّت و ضعف یک اثر در ابعاد شکلی، محتوایی و روششناسی آن با توجّه به معیارهای علمی نقد است، در این پژوهش نیز تلاش گردیده تا با توجّه به تعریف فوق به نقد اثر مذکور پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
معرفی اثر کتاب تاریخ ادبیات عصر عباسی در پرتو فرهنگ و تمدن ایرانیان باستان اثر وحید سـبزیان پـور یکـی از این آثـاری اسـت کـه بـه مسـألۀ اثرگـذاری فرهنـگ و تمـدن ایـران باسـتان در ادبیـات عصـر عباسـیان می پردازد.
در مورد میزان رعایت بی طرفی علمی (عدم سوگیری و جانـب داری غیرعلمـی) در تحلیل هـای ایـن اثر نیز باید گفت : نویسنده تلاش نموده تا در بیان نحوة تعامل جهان ایرانی بـا فرهنـگ عربـی و کیفیـت این تعامل در قبل و بعد از اسلام ، جانب اعتـدال و انصـاف را رعایـت نمایـد و در ایـن بـاره نیـز بـه نظـر می رسد، موفق بوده است .
بر این اساس ، هرچند نویسنده تلاش نموده تا با بیـان دسـتاوردهای فرهنگـی و تمـدنی ایـران پیش از اسلام و تأثیر این دستاوردها بر شکل گیری فرهنگ و تمدن اسلامی و اندیشۀ عربی سـیر تـدوین اثر را در راستای همین مبنا و پیش فرض قرار دهد؛ اما نکتۀ قابل توجه و مهم آن اسـت کـه پرسـش هایی را که نویسنده در مقدمۀ کتاب به عنوان پرسش های اصلی مطرح نمـوده و هـدف پـژوهش را پاسـخ بـه آن ها می داند در جریان و روند تحقیق مغفول واقع شده و چندان مورد توجه قرار نمی گیرنـد.
به عنوان مثـال ، بخشی از مطالب مربوط به فصول اول ، دوم و سوم همچون : سیاست بنیعباس برای دستیابی بـه قـدرت ، نزاع بنیعباس و علوی ها در جانشینی پیامبر (ص ) و قیام های خونین ایرانیان چنـدان انطبـاقی بـا موضـوع کتاب ندارد؛ اما از نظر میزان انطباق محتوای اثر با فهرست آن باید گفت که این مسأله به خوبی رعایـت شده و موردی از عدم انطباق دیده نمی شود.