چکیده:
تاريخ بشر نشان مي دهد كه تمدن اسلامي منشاء و منبع تحولات بسيار عظيمي در حوزه هاي مختلف علمي و ساير تحولات بشري بوده است و خدماتي كه به جامعه بشري نموده است مورد اذعان اكثر دانشمندان جهان مي باشد، با اين حال تمدن اسلامي در سده هاي مختلف با فراز و فرود هاي زيادي همراه بوده است ولي مفاهيم عميق و تاثير گذارش توانسته پويايي و زايايي آن را در برهه هاي مختلف زمان حفظ نمايد. زايش و تولد انقلاب اسلامي نيز بر همين مبنا بوده است كه با تاكيد بر روش ها و قواعد ناب اسلامي و بهكارگيري آن، روحي دوباره در پيشروندگي و تكامل تمدن اسلامي ببخشد. تجربه نشان داد كه انقلاب اسلامي اين ظرفيت را دارا مي باشد كه هوشمندانه و با تكيه بر مباني و اصول علمي، عقبماندگي گذشته راجبران نمايد پرسش اصلي آن است كه انقلاب اسلامي با توجه به تحولات تمدن اسلامي در ادوار گذشته با تاكيد بر چه مولفه هايي مي تواند پايه هاي تمدن اسلامي را براي هميشه مستحكم نمايد اين پژوهش به چيستي و چرايي تمدن، ضرورت تمدن سازي و اينكه انقلاب اسلامي با چه مباني مي تواند دوباره جايگاه تمدن اسلامي را در گستره جهان ارتقاء بخشد، مي پردازد. اين مقاله اصولي را معرفي مي كند كه عملياتي شدن آن در انقلاب اسلامي، روند تمدن سازانه انقلاب را سرعت بيشتري مي دهد. لذا در پاسخ به شاخص هاي تمدن ساز بودن انقلاب اسلامي مي توان مولفه هاي عقلاً نيت، علمگرايي و معنويت را در رشد سريعتر و همه جانبه انقلاب اسلامي براي رسيدن به تمدن اسلامي معرفي نمود.
خلاصه ماشینی:
"با حکمت متعالیه تفکری به صحنه آمد که هم عقیدهها قانع میشوند و هم دلها به شور میآیند، چیزی که نسل امروز شدیدا بدان محتاج است و به همین جهت عرض شد در ایجاد تمدن اسلامی نقش حکمت متعالیه بسیار چشمگیر است و به گفتهی پروفسور ویلیام چیتیک ـ در سمیناری که جهت بزرگداشت ملاصدرا «رحمة الله علیه» برگزار شد ـ «حکمت متعالیه قدرت تمدنسازی دارد» و واقعا برای نجات بشر مگر میشود از سرمایه ای این چنین عظیم که از فارابی شروع شده و به ملاصدرا«رحمة الله علیه» ختم شده و در دل خود ذخیرههای بزرگی از تدبر در متون قرآن و حدیث را به همراه دارد، غافل بود؟ آنچه فارابی و ابن سینا و شیخ اشراق از جهات مختلف بهدنبال آن بودند در فلسفهی حکمت متعالیه صدر المتألهین «رحمة الله علیه» به فعلیت رسید.
(زرینکوب، 1362: 13) پروفسور ارنست کوئل آلمانی، استاد هنر اسلامی در دانشگاه برلین، در سالهای 1935 تا 1964 میگوید: مسلمانان از نژادهای مختلف بر روی اختلافات نژادی خود پل بسته بودند؛ یعنی اسلام برای اولین بار توانست وحدتی سیاسی و اجتماعی بر اساس عقیده و مرام و مسلک بهوجود آورد، و به همین جهت تسهیلات زیادی را از لحاظ ایجاد تمدنی عظیم و وسیع بهوجود آورد توصیه و تأکید اسلام در توجه به علم و علما، علت و موجب اصلی آشنایی مسلمین با فرهنگ و دانش انسانی بود."