چکیده:
درسال های اخیر برای افزایش ثبات فرهنگی مردم، و رهایی آنان از چنگال بحران های معرفتی و اخلاقی وارداتی غربی وشرقی، تلاش زیاد شده است. در این شرایط حفظ دین اصیل، وجلوگیری از ترویج مسلکهای منحرف وکاذب، وهمچنین افزایش ثبات فرهنگی مردم، ازاهمیت بسزایی برخوردار است. آنچه که مطرح می شود این است که آیا عارفان دنیای اسلام، بالاخص شیخ ابوسعید که خود دارای اندیشه های تعلیمی می باشد؛ و مطالبی ارائه کرده اند، که بتواند به عنوان راه حلّی برای رفع این معضلات دینی، معرفتی و اخلاقی باشد؟ از نطر شیخ ابوسعید راه خلاصی از بحرانها کدام است؟ آیا شیخ ابوسعید درتعالیم خود به مسائل اجتماعی، فرهنگی توجهی داشته است؟ نگارنده جهت رسیدن به پاسخ پرسش های فوق، با رجوع به آثار منسوب به شیخ ابوسعید به ویژه کتاب«اسرار التوحید»، و به روش اسنادی(روش) و با فرض اینکه آن دسته از آرای و آموزه های ایشان که در سنّت فرهنگی پذیرفته شده است؛ می تواند ما را به راه حلّی موثر سوق دهد (فرضیه)؛ به بررسی پرداخته است. و بنا به آنچه که از گفته های ایشان مشهود است؛ مشرب عرفانی ایشان بر پایه مهربانی و عطوفت و چشم پوشیدن از دنیا و علایق زمینی بنا نهاده است. و صوفیان بعد از وی، من جمله عطّارنیشابوری، بسیار تحت تاثیر ایشان بوده اند تا آنجا که، در آثار خود، به مناسبت کلام، از او فراوان یاد کرده؛ و مرام وی را پاسداری و تبلیغ نموده اند.
خلاصه ماشینی:
"دریای کمال و عظمت روح این شخصیت بزرگ، بسیار فراتر از آن است که در گفتاری اندک بتوان به تمام ابعاد آن پرداخت، به ویژه آنکه بنا بر اسناد معتبر، شیخ برای بیان اعتقادات خود و آموزه هایی که به آن دست یافته است، هیچگاه دست به قلم نبرده است و مطلبی ننوشته است و هر آنچه از او و درباره ی او بیان شده است مطالبی است که در تذکره ها و احوال و آثار عرفا به آن پرداخته شده است و بیش از همه این ها « کتاب اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید » است که به قلم نواده ی دختری او یعنی محمد بن منور به رشته تحریر در آمده است.
نقل است که شیخ ابوسعید وصیت کرده بود که پس از او نیز هیچ کس مطلبی درباره ی او ننویسد و از آنجا که نسل اول شاگردان و دوستداران مکتب شیخ به احترام وصیت او هیچ گاه دست به قلم نبرده اند و مطلبی ننوشته اند، بی تردید بسیاری از مواردی که شیخ برای آنان نقل کرده است یا فراموش شده یا برای نسل بعد بازگو نشده است، تا اینکه نواده ی دختری او عمل به وصیت جد خویش را جایز نمیداند و دست به کار نوشتن کتابی درباره او می شود و با پیگیری فراوان و سفرهای گوناگون در منطقه خراسان بزرگ آن روزگار و مرو و سرخس شنیده های خود را از مجالس شیخ جمع آوری نموده و در اثری فاخر و ماندگار به نام اسرار التوحید به یادگار می گذارد."