چکیده:
تلمیح یا آوردن واژه ای یا اصطلاحی کوتاه که بتواند ذهن خواننده را به یاد داستان تاریخی یا حکایت یا آیه قرآنی بیندازد، از مشخصه های بارز یک شعر قوی و ادیبانه است که در لابلای متون ادبیات فارسی ( شعر کلاسیک یا شعر نو) بازتاب پیدا کرده است. تلمیح، مانند پلی است که گذشته ی دور و دراز را به حال پیوند می دهد و مانند آیینه ای غبارگرفته خاطرات مه گرفته را بازگو می کند. بیان افسانه ها و اساطیر گذشتگان در قالب آرایه ای زیبا و دلنشین به نام تلمیح ،جای پای عمیقی در ژرفای آثار و دواوین شاعران پارسی دارد. گاهی حاصل تجربیات و تلاش ملتی بزرگ در یک واژه کوچک ،خلاصه می شود.تلمیحات ، به صورت رمزواره و نمادین در متون ادبی نقش بازی می کنند . با توجه به وجود تلمیحات در ادبیات معاصر ما را به آن وا می دارد تا بتوانیم که به رمز و راز این صنعت ادبی در آثار شاعر بزرگ معاصر، نیما یوشیج پی ببریم. در راستای موضوع این جستار ، نویسندگان مطالب گوناگونی را مطرح ساخته اند که با مراجعه به آنها می توان به وجود تلمیح در آثار نیمایوشیج پی برد. بی شک وجود تلمیح چه در شعر کلاسیک و چه در شعر نو جذبه خاصی به شعر داده است.
خلاصه ماشینی:
"(حمیدیان،228:1381) هرچه در کار خود است/ یاسمن ساقش عریان می پیچد به تن کهنه جار/ و جداری که شکافیده ز هم / می نمایددیوار( طاهباز؛ 1384 :706) شاعر ما در«نطفه بند دوران » (28اردیبهشت 29) جریان اصلاح طلبی، با همه ی عظمتش روی درگسترش و اندکی بعد مجلس، طرح عظیم و در عین حال مخاطره آمیز ملی شدن صنعت نفت و اعاده حقوق غصب شده ی ایرانیان در همان نخستین سال از دوره ی شانزدهم به دست بزرگ مردی از تاریخ جدید ما، روانشاد دکتر مصدق و یارانش، که در این دوره نیز از سوی مردم مصصم برگزیده شده اند ،موجی شگفت انگیز از امید به دگرگونی کهنه بساط را فراهم خواهدآورد، اشاره دارد او در این شعر نفی یاس می کند زیرا تغییرات مهمی که اشاره شد محتوم است و در ماههای آتی به بارخواهدنشست.
(پور عمران ،177:1388) هرکجا فتنه بود شبو کین / مردمی ،مردمی کرده نابوده / برسر کوه های «کپاچین »/ نقطه ای سوخت در پیکر رود / طفل بی تابی آمد به دنیا ( طاهباز؛ 1384 :47) نیما اگرچه اجتماعی ترین شاعر معاصر ایران است اما بر خلاف برخی شعرا «شعرروز » کم دارد و درمورد هیچ یک از رویدادهای زمان خود اشارۀ مستقیمی ندارد ."