چکیده:
در زمینة اثر کشف فاقدشرایطبودن شاهد در زمان ادای شهادت و اثر ازدستدادن شرایط پس از ادای شهادت و پیش از صدور رأی نسبت به شهادت اداشده و رأی صادرشدهبر اساس آن، در فقه بحثهای مفصل مطرح شده است و با وجود اتفاق نظر دربارة برخی فروعات موضوع، در بعضی حالتها، نظرهای متعدد و مختلف وجود دارد. در حقوق، در بخشی از موضوع، با سکوت قانون و در بخشی دیگر با بیان قابل بحث مادة 234 ق.آ.د.م. مواجهیم که به بررسی و تحلیل جدی نیاز دارد. مطالعه در این زمینه نشان میدهد این ماده، به پیروی و در هماهنگی با فقه، فقدان شرایط شاهد در زمان ادای گواهی را به عنوان یکی از جهات نقض آرا مقرر و معرفی کرده است.
In religious jurisprudence، exhaustive discussions have put forward about the effect of finding that the witness was disqualified at the time of giving of evidence and effect of losing of qualifications after giving of evidence and before rendering of judgment on the evidence that is got and the judgment that is rendered on basis of it and exist various opinions about some varieties in spite of unanimity about some details of matter. In law، we are encountered with silence of law in some section of matter and with questionable expression of article 234 Civil Procedure Code، which is necessary to be discussed seriously. Study in this field shows that this article، with following and in accordance with religious jurisprudence، has lay down and introduced the disqualification of witness at the time of giving of evidence as one of causes of reversal of judgment in each complaint of complaints of judgment.
خلاصه ماشینی:
بـه طـور مطلـق ، سـخن از نقض رأی در اثر معلوم شدن وجود جهات جرح شاهد در زمان ادای گواهی به میان آورده اسـت و مشخص نیست که آیا ایـن مـاده یـک حالـت نقـض آرا ایجـاد کـرده کـه کـاملا مسـتقل از نظـام شناخته شدة نقض آرا در قانون آیین دادرسی مدنی ، یعنـی در قالـب شـکایات از آرا، اسـت ، یـا در چارچوب نظام معروف شکایات از آرا، سـخن گفتـه اسـت ؟ در حالـت اول ، معلـوم نیسـت نظـام مستقل مقررشده در این ماده ، چه ویژگیهایی دارد و چگونه و در چه مرجعی انجام می گیرد و آیـا مهلت دارد یا نه ؟ در حالت دوم ، مشخص نیست آیا این ماده این جهـت نقـض را در هـر یـک از شکایات از آرا (واخواهی، تجدیدنظر، فرجام ، اعادة دادرسی و اعتراض شخص ثالـث ) یـا فقـط در برخی از این شکایات مقرر کرده است یا صرفا بر این جهت در تجدیدنظر تأکید است که مشـمول بند ب مادة ٣٤٨ ق .
اما در صورت تأیید فقدان شرایط شـهادت بـه عنـوان یکی از جهات نقض در دیوان عالی کشور، همان طور که پیش از این ، بحث و تأیید شـد، چـاره ای جز پذیرش حق جرح شاهد توسط فرجام خواه و اختیار دیوان در انجام دادن تحقیق در ایـن زمینـه وجود ندارد و وضعیت در این زمینه مانند «بـیاعتبـاری اسـناد و مـدارک مسـتند رأی » اسـت کـه به صراحت در مادة ٣٧٥ ق .