چکیده:
برهان ﻧﻈﻢ از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻓﯿﻠﺴﻮﻓﺎن و ﻣﺘﮑﻠﻤﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺎ وﺟﻮد ﺗﻘﺎرب ﻣﺤﺘﻮاي اﯾﻦ ﺑﺮﻫﺎن ﺑﺎ ﻣﻀـﺎﻣﯿﻦ وﺣـﯽ، در ﻣﺎﻫﯿﺖ، ﻣﺒﺎدي، ﻣﻘﺪﻣﺎت و ﻧﺘﺎﯾﺞ آن اﺧﺘﻼف ﻧﻈﺮ ﻓﺮاواﻧﯽ وﺟﻮد دارد و ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭼﯿﺴﺘﯽ ﻣﻔﻬﻮم ﻧﻈﻢ، ﺗﻌﯿـﯿﻦ ﻣﺼـﺎدﯾﻖ ﻧﻈـﻢ در ﺟﻬﺎن ﻃﺒﯿﻌﺖ، ﭼﺮاﯾﯽ ﻧﻈﻢ و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ دﻻﻟﺖ ﻧﻈﻢ ﺑﺮ وﺟﻮد ﻧﺎﻇﻢ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ ﻫﻤﻮاره دﻏﺪﻏﻪ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان در ﺣـﻮزه ﮐـﻼم ﺟﺪﯾﺪ اﺳﺖ.
اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ در ﭘﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ واﮐﺎوي ﻣﻔﻬﻮم و اﻗﺴﺎم ﻧﻈﻢ ﺑﭙﺮدازد، زﯾﺮا ﺑﺴﯿﺎري از اﺧﺘﻼف ﻫﺎ و ﺗﺸﺘﺖ آرا در ﺑﺎب ﺑﺮﻫـﺎن ﻧﻈﻢ ﺮاي اﺛﺒﺎت وﺟﻮد ﺧﺪا(، ﻧﺎﺷﯽ از اﺑﻬﺎم در ﻣﺒﺎدي ﺗﺼﻮري آن اﺳﺖ. ﻧﻈﻢ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻗﯿﺎﺳﯽ و ﻣﻌﻘﻮل ﺛﺎﻧﯽ ﻓﻠﺴـﻔﯽ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻪ ﻋﻨﺼﺮ داﺷﺘﻦ اﺟﺰا، ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ و ﻫﺪﻓﺪاري ﻣﺘﮑﯽ اﺳﺖ. ﻫﺮ ﮐﺪام از اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺷـﺮط ﻻزم و ﻧـﻪ ﺷـﺮط ﮐـﺎﻓﯽ( ﺑﺮاي ﺣﺼﻮل اﯾﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﻔﻬﻮم ﻧﻈﻢ ﺑﺎ ﻣﻼك ﻫﺎي ﻣﺘﻌﺪد ﺑﻪ اﻗﺴﺎم ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺗﻘﺴـﯿﻢ ﻣـﯽ ﺷـﻮد. ﻣﺤﻘﻘـﺎن ﻣﻌﺘﻘﺪﻧـﺪ ﺑﺮﺧﯽ از اﻗﺴﺎم در اﯾﻦ ﺑﺮﻫﺎن ﮐﺎراﯾﯽ ﻧﺪارﻧﺪ. در اﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر، ﺳﻌﯽ ﺑﺮ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ و ﻧﻘﺪ اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه ﻫﺎ ﺑﭙﺮدازﯾﻢ.
The teleological argument has long been of interest to philosophers and theologians. Despite the convergence of the content of this argument with the themes of revelation، there are many disagreements over the essence، fundamentals، premises and results of this argument. Dealing with the nature of the concept of order، determining the examples of order in the natural world، the reason for order and its implications for the existence of an intelligent moderator has always been a concern for the researchers in the field of modern theology. Since many disputes and divisions concerning the argument of order (for proving God's existence) are due to the ambiguity in its conceptual principles، the present paper seeks to explore the concept and forms of order. Order is an analogical concept; it is a philosophical secondary intelligible that is based on the three elements of components، harmony and purposefulness. Each of these elements are necessary (but not sufficient) for the realization of this concept. The concept of order is divided into various kinds with several criteria. Researchers believe that some of these forms cannot be used in this argument. In this paper، we attempt to review these viewpoints.
خلاصه ماشینی:
"در بسیاری از موارد، همه در منظم و زیبا بودن یک تابلو نقاشی، اتفاقنظر دارند؛ اما مسئله مهم در اینجا، این است که آیا زیبایی امری ذوقی و درونی بهشمار میآید، یا واقعیتی خارجی دارد؟ به بیان دیگر، آیا زیبایی امری عینی است یا ذهنی؛ یعنی آیا زیبایی طرح ذهن انسان است که بر خارج میافکند و صبغة حقیقی طبیعت نیست؟ در این صورت، بررسی عنوانهای مفهومی صرف و ذهنی محض، صرفنظر از واقعیتهای عینی، توان اثبات واجب را دارد؟ مفاهیم زشتی و زیبایی را همة ما به کار میبریم و به موجودات خارجی نیز نسبت میدهیم و معتقدیم که فلان شیء خارجی زیبا یا زشت است؛ بدینمعنا که صفت زیبایی یا زشتی در او وجود دارد.
مانند نظم صف سربازان یا صف نمازگزاران به جماعت؛ ب) نظم صناعی: نظمی که انسانها در مصنوعات خود بر طبق قانونهای خاص و برای هدفی معین ایجاد میکنند؛ مانند نظم رادیو و ساعت؛ ج) نظم طبیعی و تکوینی: این قسم نظم معلول ارتباط طبیعی و تکوینی حاکم بر اجزای یک پدیدة طبیعی است، و تابع قرارداد اعتبارکنندگان نیست که نظم اعتباری باشد و نیز دارای وحدت حقیقی است و نظم منصوع بشری نیست؛ نظیر ساختار اجزا و اعضای بدن انسان.
گرچه بزرگان ما اصرار دارند که نظم فاعلی و ربط فاعلی محور برهان نظم نیست، وجه بهتر، داخل بودن آن در موضوع این استدلال است؛ زیرا همانگونه که گفته شد، نفس علیت و نظم میان علت و معلول که با نظم در خود معلول متفاوت است میتواند مصداقی از نظم باشد که نیاز به ناظمی حکیم دارد."