چکیده:
تربیت دینی و اخلاقی از رهیافتهایی هستند که در فلسفه تعلیم و تربیت معاصر کم و بیش دارای جایگاهی مشخص هستند اما تربیت عرفانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، کشف اهداف و مراحل تربیت عرفانی براساس نظریات تربیتی عارف واصل، مرحوم آیتالله سعادتپرور در تألیفات عرفانی ایشان را عهدهدار شده و در این راستا از شیوۀ توصیفی−تحلیلی، بهره میبرد و بیست و چهار جلد کتاب عرفانی و تربیتی ایشان را مورد مطالعه قرار داده است. مرحوم استاد سعادتپرور، در این آثار عرفانی با روشهای اجتهادی در متن قرآن و حدیث، اهداف و مراحل تربیت عرفانی را براساس قرآن و حدیث و نه اقوال عارفان بنا نهاده است. در نظام تربیت عرفانی که بر سیر و سلوک و طى منازل یعنی حرکت درونی انسان مبتنی است، اهداف با مراحل تربیتی انطباق دارند. بنابراین، اهداف تربیت از منظر استاد سعادتپرور در دو بخش تبیین شدهاند: اول، هدف غایی بهعنوان مرحلۀ نهایی سلوک که عبارت است از عبودیت کامله و با تعابیری چون تجلی ذاتی، فنای فی الله و بقای بالله و مقام محمدی، مقام جمع، مقام احدیت و... از آن یاد میشود و نتایج این تحقیق نشان داده است که تفاوت این مفاهیم تنها به اعتبار است؛ دوم، اهداف واسطهای بهعنوان مراحل پیش از مرحلۀ نهایی که از ترک گناه شروع شده و به تجلی توحید اسما و صفات ختم میشود.
خلاصه ماشینی:
اشکال دیگر اینکه، نویسنده محترم، ولایت (به معنی مقام منیع قرب الاهی و باطن نبوت و امامت) و توحید را از اهداف غایی برشمردهاند و آنها را در دو شماره جدا و با عنوان «اهداف غایی» ذکر کردهاند (بهشتی، 1388، ص311−315) که گذشته از بیمعنی بودن تعدد در هدف غایی (اعرافی و دیگران، 1386، ص32)، این اشکال اساسی بر آن وارد است که براساس مبانی مسلم عرفان اسلامی رسیدن به ولایت به معنی مذکور، همان درک حقیقت توحید و لقاء اﷲ است ن.
مرحلۀ غایی کمال انسان، برداشتن توجّه از ملکوت جهان هستى (که به کثرت اسما و کمالات الهى تحقق پیدا مىکند) است؛ زیرا امکان دارد شخص انقطاع از جهات مادّى و خلقى داشته باشد، ولى همواره عنایتش به کثرت اسما و صفاتى که مظاهر از آنها ظهور یافتهاند، باشد و به نظر کثرت، به کمالات الهى توجّه کند، بنابراین، لازم است این توجّه که خلاف توحید و یگانگى حقّ سبحانه مىباشد و خود حجاب است، با تجلی ذاتی الاهی مرتفع شود (سعادتپرور، 1386، ص5 و 34) سالک با مجاورت و همجوارى و انس با کمالات الهى، از گناهان وجودى و توجّه به کمالات نفسانى نجات پیدا میکند و به قرب ذاتى و دیدن (با نور ایمان و دیده دل) ذات الهى با دید او و عینیتدادن کمالاتش با ذات راه مىیابد (همان، ج5، ص52).