چکیده:
در قلمرو ترکیبی اقتصاد و منابع طبیعی، مبادلات کالاها، خدمات و منابع طبیعی (آب و زمین) به دو صورت لایه آشکار و لایه پنهان در جریان است. نظامهای حسابداری کلان و بخشی ارزشی (پولی) موجود فقط لایههای آشکار مبادلات کالاها و خدمات را که دارای قیمت و قابل مبادله در بازار هستند را نظاممند میکنند. لذا، مبادلات بین بخشی مقدار مصرف آب، اساسا خارج از حیطه نظامهای حسابداری موجود و به صورت مبادلات پنهان بشمار میروند. در این مقاله سعی شده است تا بر مبنای الگوی تعمیمیافته داده- ستانده در قالب دو رویکرد مقداری و ترکیبی ارزشی- مقداری و با استفاده از پایههای آماری ارزشی- مقداری سال 1390، تصویر واقعبینانهتری از مصرف آب ارایه شود. یافتههای کلی مقاله عبارتند از: یک- از منظر ضرایب فزاینده مصرف آب، نتایج در دو رویکرد یکسان است ولی تفسیر اقتصادی متفاوتی دارند. دو- بخش صنایع وابسته به کشاورزی با 149.18 میلیون مترمکعب بیشترین ضرایب فزاینده مصرف آب و بخش کشاورزی علیرغم بیش از 5/25 درصد سهم مصرف مستقیم آب کمترین ضرایب فزاینده مصرف آب را دارد. سه- لایه پنهان مبادلات بین بخشی مصرف آب نشان میدهد که از منظر بخش عرضه کننده، بخش کشاورزی 92.5 درصد و از منظر بخش تقاضاکننده 58 درصد از کل منابع آب کشور را به خود اختصاص میدهد.
In the mixed economic and natural resource domain، transactions on commodities، services and natural resources (water and land) are in either visible or invisible (hidden) layers. The prevailing monetary systems of macro and sectoral accounting take into account only market transactions and therefore neglect invisible transactions like intersectoral water consumption. Such a deficiency provides the ground for policymaking and water resource management to focus their attention on the aggregate data، e.g. agriculture consumes directly more than 90 percent of the total water resources. In this paper، on the basis of the extended Input – Output model، we use two approaches; namely: quantity and mixed quantity–value approaches. By using the aggregated quantity-value based Input – Output table and corresponding sectoral consumption of water (billion liters) for the year 1990، we found that sectoral water consumption multipliers and the intersectoral water consumption provide more suitable criteria for policy implications as well as for managing the consumption of water resources of the country. In addition، the agro-based industries have the largest water consumption multipliers. With respect to the hidden layer of intersectoral water consumption we found that agriculture sector supplies 92.5 percent of the total water resources while demanding 58 percent of these resources.
خلاصه ماشینی:
"٣- پیشینه تحقیق در گذشته بررسی مساله آب و مصرف آن در ساختار تولید بخش های مختلف اقتصادی بـه دلایـل مختلـف ماننـد فقـدان آمارهـای آب مصـرف شـده در سـطح بخـش هـای مختلـف اقتصادی، تلقی زمین بـه عنـوان عامـل کمیـابی، وفـور نسـبی آب در کشـورهای پیشـرفته و حاکمیت این تفکر که آب فقط مساله بخش کشاورزی است ، موجـب غفلـت تحلیلگـران اقتصاد داده - ستانده در این حوزه شده بود (دوآرته و یانگ ١، ٢٠١١).
٤- پایه های آماری، نتایج حاصله و تحلیل های آن ٤-١- پایه های آماری برای محاسبه لایه پنهان مبادلات بـین بخشـی مصـرف آب ( )، ضـرایب مسـتقیم مقـدار مصرف آب ( )، ضرایب فزاینده ارزشی تولید و ضرایب فزاینـده مصـرف آب از دو نوع پایه های آماری زیر استفاده میشود: نـوع اول ؛ یـک جـدول داده - سـتانده متقـارن ارزشـی (پـولی) بخـش در بخـش بـا فـرض تکنولوژی بخش سال ١٣٩٠ است که توسط مرکـز پـژوهش هـای مجلـس شـورای اسـلامی بهنگـام شـده اسـت (مرکـز پـژوهش هـای مجلـس شـورای اسـلامی، ١٣٩٤).
نتایج ایـن ستون نشان میدهند که بخش صـنایع وابسـته بـه کشـاورزی بـا ١٤٨/٣٢ میلیـون مترمکعـب بالاترین ضرایب فزاینده مصرف آب و بخش کشاورزی با وجـود داشـتن بـالاترین ضـریب مستقیم مقدار مصرف آب (٩٨/٨٩ میلیون مترمکعب ) کمترین ضرایب فزاینده مصرف آب را نسبت به سایر بخش های اقتصادی به خود اختصاص میدهد.
علـت این است که بخش صـنایع وابسـته بـه کشـاورزی ٠/٣٩ میلیـون متـرمکعـب آب را بـه ازای ارزش یک واحد تولید مصرف میکند، حال آنکه ضرایب فزاینده مصـرف آب در بخـش ١- براساس نتایج سرشماری عمومی کشاورزی کل کشور در سال ١٣٩٣ حدود ٥٣ درصـد اراضـی کشـاورزی کشـور به صورت دیمی هستند که آب مصرفی خود را از ریزش بـاران تـامین مـیکننـد."