چکیده:
در حالی که نظریه سرمایه انسانی آموزش عالی را مانند سطوح پایینتر آموزش، عاملی برای افزایش توانمندی تولیدی و بهرهوری میداند، اما در مقابل، نظریه فیلتر این ارتباط را نامعتبر میداند و آن را انکار میکند. نظریه اول، آموزش را به مثابه سرمایهگذاری تلقی میکند که پیامدش ارتقای بهرهوری افراد است، اما در نقطه مقابل، نظریه دوم آموزش عالی را بر توان تولیدی نیروی کار موثر نمیداند. تحلیل این تقابل، موضوع اصلی مقاله پیش رو را تشکیل میدهد. از آنجا که بخش صنعت مهمترین بخش هر اقتصادی است و میزان وابستگی آن به دانشآموختگان در سطح آموزش عالی بسیار زیاد است، ادعای دو نظریه رقیب با استفاده از دادههای صنایع ایران در سالهای 90-1382 به آزمون گذارده میشود. یافتهها حکایت از این دارد که افزایش نسبی شمار تحصیلکردههای دانشگاهی به افزایش بهرهوری میانجامد و این مطلب به طور خاص در مورد سه مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد مشاهده میشود، اما مقطع دکتری تخصصی چنین ارتباطی را نشان نمیدهد.
While the human capital theory introduces higher education as a factor of productivity enhancement of labor force، but، by contrast، the filter theory denies this idea. The former contends that education as a whole phenomenon is an investment in human beings that enhances their productivity. On the other hand، the latter claims that education exclusively in higher levels has no impact on labor productivity because higher education is irrelevant to productive potency. The aim of this paper is to investigate that challenge. Since the industry sector is the most important sector of any economy and its reliance on university graduates is very high، the viewpoint of two opponent theories is tested by using the data on Iranian industries in period 2003-2011. Findings suggest that proportional increase of university graduates leads to higher levels of productivity. This observation is specifically perceived in BA (BS) and MA (MS) levels but not in PhD level.
خلاصه ماشینی:
"1- Arrow بنابراین در این مقاله ، بحث بر سر اثر آموزش عالی بر بهره وری نیروی کار به منظور آزمون صحت و اعتبـار دو نظریـه مخـالف سـرمایه انسـانی و فیلتـر، اسـاس کـار را تشـکیل میدهد.
هدف این مطالعه ، افزودن به دانش موجود در رابطه با نقش اقتصادی سرمایه انسـانی به خصوص در رابطه با آموزش عالی اسـت کـه در ایـن راه تـاثیر هـر یـک از چهـار مقطـع تحصیلی در دانشگاه به طور جداگانه بررسی میشود.
البته این به آن معنا نیست که الگوی ارائه شده از سـوی ارو بـه طـور کامـل در تضـاد بـا الگوی سرمایه انسانی است ، بلکه فقط با این ویژگی نظریه سرمایه انسانی متمایز است که به عنوان مثال ، آموزش (البته فقط در مقطع عالی) لزوما به افزایش بهره وری منجر میشود.
اطلاعاتی کـه کارفرما در مورد کارگر دارد ،فقط محدود به داشتن یا نداشتن مدرک دانشـگاهی اسـت و 1- Socialization 2- Cognitive Skill Acquisition ٣- منظور از فیلتر یا ابزار غربالگری این است که آموزش عالی فقط افراد دارای توانـایی تحصـیلی بـالاتر را از افـراد بـا توانایی کمتر از این حیث ، جدا میکند نه اینکه افراد را بر اساس میزان بهره وریشان در فرآیند تولید تفکیک میکند.
نمودار (١)- تمایز نظریه فیلتر با نظریه سرمایه انسانی / / هوش و استعداد آموزش / / توانایی تولیدی بهره وری نتیجه گیری ارو این است که افزایش منابع تخصیص یافته به آموزش دانشگاهی هیچ اثـر مثبتی بر محصول بخش غیر آموزشی ندارد (همان ؛ ٢١٥)."