چکیده:
جنسیّت انسان یعنی مرد یا زن بودن در احکام جزایی حقوق اسلامی، هیچ تأثیری ندارد. بلکه تفاوتی که میان آنها وجود دارد، به بازده اقتصادی مربوط می شود که آن هم ریشه در تفاوت ساختمان وجودی و توانایی های ذاتی زن و مرد دارد، پذیرش تفاوت بین افراد جامعه به لحاظ جنسیّت در احکام جزایی
(قصاص ودیات)و شرط اجرای این مجازات ها، باعث ایجاد چالش هایی در فقه جزایی اسلام و قانون مجازات اسلامی شده است. در مسئلۀ قصاص در مورد مردی که زنی را به قتل رسانیده به نظر اکثر فقها، در صورتی می توان مرد را قصاص کرد که نصف دیۀ کامل را به ورثۀ قاتل نه خود قاتل داد. بنابراین اجرای
حکم قصاص از حقوق بازماندگان مقتول است، نه از حقوق که بگوییم شخصیت او چگونه ارزیایی شده است. لذا حقوق اولیای مقتول در یک سوی داوری و جرم قاتل و حقوق بازماندگان یعنی افراد تحت تکفّل قاتل و حقوق اقتصادی آنها در سوی دیگر قضیّه قرار دارند. پس تفاوت میان از بین رفتن افراد تحت نظر
اقتصادی بر کسی پوشیده نیست، و اسلام با وضع قانون پرداخت نصف میلغ دیه در مورد قصاص مرد، رعایت حقوق همه افراد را کرده و از بین خلاء اقتصادی و ضربۀ نابخشودنی که به یک خانواده می خورد، جلوگیری نموده است. در بحث دیه نیز چون مربوط به جنبۀ بدنی است، اگر بدن در مسیر اقتصادی قوی تر
بود دیۀ او بیشتر است. در دیۀ جرح و قطع عضو نیز تفاوت میان زن و مرد در صورتی پیش می آید که مقدار دیه بیش از یک سوم دیۀ کامل باشد و چون مرد نقش نان آوری و تأمین هزینه ها را بر عهده دارد و زن مسئولیّتی در این امر ندارد، در برابر جراحات سنگینی که بر مرد وارد می شود و اثر منفی در کارآیی و
توانایی او برای فعالیت و تلاش درآمد زایی می گذارد و آن را کاهش می دهد، باید دیه ای بیش از دیۀ زن داشته باشد تا از آن برای جبران تقلیل کارآیی استفاده کند و نیز در مورد مجازات های مقرّر برای جرم های مساحقه و لواط و ارتدا و زنا و قواعدی و سرقت بین زن و مرد در احکام جزایی و قانون مجازات تفاوت هایی وجود دارد. در این پژوهش با بررسی موضوع تأثیر جنسیّت در احکام جزاء و قانون مجازات اسلامی با تکیه بر آراء و نظریّات فقها و حقوق دانان به بررسی به خصوصا آیات و روایات و ادلّه ای که در زمینۀ احکام کیفری وارد شده است، می توان دریافت تأثیر جنسیّت در فقه جزایی اسلام مقتضای وجود هماهنگی بین قوانین اسلام در زندگی خانوادگی و اجتماعی است
خلاصه ماشینی:
بلکه تفاوتي که ميان آنها وجود دارد، به بازده اقتصادي مربوط ميشود که آن هم ريشه در تفاوت ساختمان وجودي و تواناييهاي ذاتي زن و مرد دارد، پذيرش تفاوت بين افراد جامعه به لحاظ جنسّيت در احکام جزايي (قصاص وديات ) و شرط اجراي اين مجازات ها، باعث ايجاد چالش هايي در فقه جزايي اسلام و قانون مجازات اسلامي شده است .
با بررسي احکام جزايي اسلام و قانون مجازات اسلامي ايران در مييابيم که مجازات اصلي در فقه جزايي اسلام از جمله قصاص و ديات ، نقش مهم و حياتي در ايجاد جامعه اي امن و کاهش جرايم ايفا ميکند، لذا با بررسي تأثير جنسّيت در احکام جزا که مسئله پايان نامه حاضر است ، يکي از سئوالات مهمّي که به ذهن خطور ميکند، اين است که تأثير جنسّيت در شرايط اجراي مجازات چيست و چرا جنسّيت چالش هايي را فراروي احکام جزايي اسلام ايجاد کرده است و اين مسئله به گونه اي شايسته مورد بررسي دقيق قرار نگرفته است ، به خصوص مطالعه همه جانبه و تطبيقي موضوع قصاص ديه مرد در برابر زن با نگاهي به قانون مجازات اسلامي با تأکيد به مباحث مربوط به آن و بررسي شبهه ها و پاسخ به آنها ضرورت اين بررسي را افزون ميکند، لذا چون اثر جنسّيت در احکام کيفري از جمله مواردي است که در متون قديم و جديد فقهي مورد بحث فراوان قرار گرفته و در قنون مجازات اسلامي ايران نيز تفاوت هايي در اعمال مقررات کيفري بين زن و مرد وجود دارد.