چکیده:
موضوع این پژوهش بررسی رابطه بین كیفیت زندگی كاري با عملکرد سازمانی كاركنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان غربی می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماري این پژوهش شامل كلیه ي كاركنان دانشگاه هاي پیام نور استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی92-1391
می باشند كه بصورت تمام وقت در استخدام این دانشگاه می باشند، كه تعداد آنها 190 نفر می باشد و از میان آنها تعداد81نفر، بصورت نمونه گیري تصادفی طبقه اي انتخاب شدند. براي گرد آوري داده هاي پژوهش از دو پرسشنامه محقق ساخته ي كیفیت زندگی كاري بر پایه ي مدل ریچارد والتون و منظر هاي عملکرد سازمانی بر پایه ي مدل كاپلان و نورتون استفاده شد. داده ها پس از جمع آوري، با استفاده از واریانس چند متغیره، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس یک راهه، مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزارSpss تحلیل شدند.یافته های پژوهش نشان می دهند که بین مولفه های کیفیت زندگی کاری با هر یک از منظرهای عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(2/>p) و مولفه های پرداخت منصفانه و کافی،محیط کار ایمن و بهداشتی،تامین فرصت رشد امنیت مداوم،قانون گرایی در سازمان،وابستگی اجتماعی زندگی کاری،فضای کلی زندگی،یکپارچگی و انسجام اجتماعی و توسعه ی قابلیت های انسانی رابطه ی پیش بینی کننده و معنی داری با منظرهای عملکرد سازمانی دارند.
خلاصه ماشینی:
/. >p) و مولفه هاي پرداخت منصفانه و کافي، محيط کار ايمن و بهداشتي، تامين فرصت رشد امنيت مداوم ، قانون گرايي در سازمان ، وابستگي اجتماعي زندگي کاري، فضاي کلي زندگي، يکپارچگي و انسجام اجتماعي و توسعه ي قابليت هاي انساني رابطه ي پيش بيني کننده و معني داري با منظرهاي عملکرد سازماني دارند.
والتون يک الگوي نظري براي تبيين کيفيت زندگي کاري تنظيم کرده است که داراي هشت مولفه ي پرداخت منصفانه و کافي، محيط کار ايمن و بهداشتي، تامين فرصت رشد امنيت 1- Ashwin 2- walton مداوم ، قانون گرايي در سازمان ، وابستگي اجتماعي زندگي کاري، فضاي کلي زندگي، يکپارچگي و انسجام اجتماعي و توسعه ي قابليت هاي انساني ميباشد (ميرکمالي و نارنجي ثاني، ١٣٨٧).
زيرا آنها نيز در پژوهش هاي خود به نتايج مشابهي رسيده اند که بين کيفيت زندگي کاري و انگيزش کارکنان همبستگي مثبت و معني داري وجود دارد و رابطه ي معني داري بين تامين فرصت رشد امنيت مداوم ، قانون گرايي در سازمان ، وابستگي اجتماعي زندگي کاري، فضاي کلي زندگي، يکپارچگي و انسجام اجتماعي و توسعه ي قابليت هاي انساني با کل ابعاد عملکرد سازماني وجود ندارد و فرضيه ي يک در اين موارد تاييد نميشود.