چکیده:
یکی از مسائلی که از صدر اسلام تا کنون، ذهن دانشمندان و پژوهشگران حوزه تاریخ و تفسیر قرآن را به خود مشغول داشته ، و آنان را به اظهار نظرهایی در این باب وادار کرده است، حروف مقطعه و راز آن ها در آغاز برخی از سور قرآنی است . برخی از قرآن پژوهان، این حروف را فاقد معنا دانسته، و به عنوان رمز مابین
خدا و رسولش قلمداد می کنند، و گروهی این حروف را معنادار فرض کرده و نظرات عدیده ای درباره مفاد و معنای آن ها ارائه کرده اند. مفسران بزرگ قرآن کریم ، هر کدام تفسیری را برای این حروف ، ارائه نموده و درباره آن نظر داده اند که در آثارشان موجود می باشد ولی از آنجا که تفسیر مراد این حروف به شیوه ای درست و اطمینان بخش از زبان پیامبر و دیگر پیشوایان معصوم گزارش نشده است، برخی از مفسّران از تفسیر و تعیین مقصود آن روی برتافته و برخی از روی حدس و گمان و به مدد قراینی کوشیده اند معنایی برای آن بیابند، ولی بیش تر این مفسّران در این راه ناکام مانده اند. مفسر تسنیم با توجه به آراء گوناگون مفسران در تفسیر حروف مقطعه، آن ها را رودرروی یکدیگر نمی داند و معتقد است اگر این آراء با دلایل معتبر اثبات شود، همۀ آن ها قابل پذیرش است. اما هم چنان راه فحص و ارزیابی نهایی در باره این حروف را باز می داند.
نگارنده در این مقاله به تبیین و تفسیر کامل این حروف از منظر مفسر فرزانه استاد جوادی آملی، با توجه به آثار گران سنگ وی می پردازد.
خلاصه ماشینی:
ازاين روهمواره به عنوان موضوعي پيچيده باقي مانده ومفسّران قرآن دربارة آن ها نظريات مختلفي ارائه داده اندنظراکثرمفسرين اين است که قرآن به اين حروف اشارة صريحي نداشته است ودرقرآن کريم يااحاديث نبوي غيرازآنچه يادشدهيچ نشانه ياحدسي که بتواندبحث پيرامون حروف مقطعه اوايل سوره هاهدفي رامشخص کندوجودندارد.
آيت الله جواديآمليعلت نام گذارياين حروف به «مقطعه "رابه دليل ناپيوسته قرائت شدن آن هاميداند ومعتقداست که مفسران وقرآن پژوهان ازآغازتاريخ تفسيرتاکنون برايتحليل اين حروف به دودسته تقسيم شده اند:برخيآن رارازورمزيميان خدايسبحان ورسول اکرم دانسته ازاين روآن راغيرقابل تفسيرميدانندوگروهيديگرکه بيش ترقرآن پژوهان ومفسران دراين حيطه قرارميگيرند،برآنندکه اين حروف مانندسايرآيات قرآن گرچه معرفت اکتناهيآن ميسرنيست ليکن تفسيرپذيرند.
استادجواديآملي(زيده عزّه )به نقد وبررسيگزيده ايازآراءمفسران پرداخته است (جواديآملي،تسنيم ،پيشين ،ج ٢:١٠٤ـ٦٩)،که اجمالاً به مواردعنوان شده اشاره ميکنيم : ــحروف مقطعه ازمتشابهاتي است که علم آن مخصوص خداي سبحان است ودرک آن ميسورغيرخدا نيست (اندلسي،البحرالمحيط فيالتفسيرالقرآن ،ج ١:١٥٨؛طوسي،التبيان فيالتفسيرالقرآن ،ج ١:٤٨) ودراين زمينه سيوطيمينويسد:«ازجمله متشابهات قرآن ،همين حروف اول سوره هاهستندومختارما اين است که اين هاازاسرارخداونديهستندوجزخداوندکسيبه تأويل ومفهوم آن هاآگاه نيست .
"(مباحث فيعلوم القرآن ) علامه جواديآملي(زيده عزّه )درپاسخ به اين گروه ضمن تبيين «متشابه "بردلالت هايلفظيکه گاه در معنايحق ظهورميکندوگاه محتمل بين چندمعنا،حروف مقطعه راخارج ازاين اوصاف ناميدچراکه تشابه ازاوصاف دلالت است درآياتي که ظهوردرمعنايي دارد،گرچه آن معناشبهه ناک است ،درحالي که حروف مقطعه اصلاًظهوردرمعنايي خاص نداردتاشبهه ناک باشد.
" روايات تفسيري حروف مقطعه قرآن علامه جواديآملي(زيده عزّه )روايات تفسيري حروف مقطعه قرآن رابه چندگروه تقسيم کردندکه اجمالابيان ميکنيم : ــرواياتي که آن هارااجزاي اسم اعظم الهي ميداند.