چکیده:
حاشیه نشینی پدیده ای است اجتماعی و به عنوان معضل اجتماعی مورد توجه جامعه شناسان شهری و سایر علوم مربوط به شهرسازی قرار گرفته است . معضل حاشیه نشینی یا سکونت گاه های غیررسمی در بخش عظیمی از کشورهای جهان شکل گرفته است ، در کشور ما نیز با توجه به مسائل شهری و وضعیت شهرها حاشیه نشینی در اطراف شهرها به خصوص شهرهای بزرگ شکل گرفته است . استان کرمانشاه و شهر کرمانشاه نیز از این قاعده مستثنی نبوده است . با توجه به اهمیت پژوهش در برنامه ریزی های شهری و نیاز مبرم جهت ساماندهی این قشر آسیب پذیر در پژوهش حاضر به بررسی رابطه حاشیه نشینی و توسعه پایدار در منطقه جعفر آباد شهر کرمانشاه پرداخته شده است . روش تحقیق پژوهش حاضر دارای ماهیتی توصیفی تحلیلی و از نوع هدف کاربردی است . بدین ترتیب که - با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و با انجام بررسیهای میدانی، اطلاعات موردنیاز جمعآوری و سپس کار تجزیه و تحلیل داده ها مطابق با معیارهای درنظر گرفته شده انجام شده است . نتایج بیانگر آن است که توسعه بخش های غیر رسمی در منطقه جعفر آباد بطور مستقیمی باعث توسعه پایدار این ناحیه گردیده است و مردم نسبت
خلاصه ماشینی:
مباني نظري پژوهش رشد سريع شهرنشيني در کشورهاي جهان سوم باعث افزايش فقر شهري شده و اين پديده در حال رشد، مشکلات فراواني را براي اين کشورها به وجود آورده است ؛ بدين گونه که شهرها به واسطه برخورداري از امکانات و زيرساخت هاي رفاهي – خدماتي، جمعيت بيکار ساکن نواحي روستايي را به سوي خود جذب کرده و از آنجايي که اين افراد فاقد مهارت در شغلي خاص هستند جذب اشتغال کاذب شده و به علت درآمد پايين در اطراف شهرها اسکان مي يابند؛ در واقع جزيره اي ثروتمند و محصور در کمربندي سياه از محروميت و بدبختيها را ابجاد مي کنند به نام حاشيه نشيني (بزي و همکاران ، ١٣٩٤: ١).
از طرفي يکي از پديده هاي اساسي اجتماعي و فرهنگي در قرن بيستم ، گسترش پديده شهرنشيني بوده است که در جهان سوم به صورت شتابان بروز کرده است ، به گونه ايي که سرعت شهرنشيني در کشورهاي در حال توسعه بيش از کشورها ي توسعه يافته است (هال و فايز،١٣٨٨: ١٣)، در واقع اقشار کم درآمد ساکن و شاغل در فعاليت هاي توليدي سنتي به جهت در حاشيه واقع شدن در بخش حاشيه نشين شهر و به منظور رهايي از فقر و بهره گيري از خدمات و امکانات ، راهي شهرها ميگردند و از اينجاست که شهر در حال توسعه فرهنگ دوگانه اي مي - يابد؛ جزيره اي ثروتمند و محصور در کمربندي سياه از محروميت و بدبختيها (رباني، ١٣٨٥: ٩٠) که يکي از پيامدهاي چنين الگوي رشد شهري پيدايش زاغه ها و ناکجاآبادهاي بسياري در حاشيه اغلب شهرها بخصوص پايتخت ها و مراکز استانها ميباشد (نقدي، ١٣٩١: ٦٦) اما بايد اذعان نمود که حاشيه نشيني فقط محصول مهاجرت روستا – شهري نيست بلکه تحت تاثير پارامترهايي چون فقر اقتصادي، نوع شغل ، تعارض فرهنگي، بيسوادي، هويت قومي، فرهنگي و فقدان کنترل است که عوارض اش در قالب برخي از پيامدهاي حاد مسائل شهري تجلي مييابد .