چکیده:
فشارهای ناشی از شغل نوعی فشار روانی است که موجب نارضایتی در شغل میشود و تاثیر منفی بر زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی میگذارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین خستگی عاطفی و استرس شغلی کارکنان اداره بندر و گمرک شهر آبادان بود. در مطالعه حاضر ١٥٠ پرسشنامه توزیع و گرداوری شد. جهت بررسی ارتباط بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی از روش همبستگی پیرسون استفاده شد (٠/٠٥< P). نتایج نشان داد ارتباط معنیداری (٠/٠٥< P) بین استرس شغلی در زمینه های روابط بین فردی، وضعیت جسمانی (شرایط فیزیکی) و علایق شغلی (علاقه مندی به کار) با فرسودگی شغلی در زمینه خستگی عاطفی کارکنان ارتبابط معنیداری وجود دارد (٠/٠٥< P). با توجه به ارتباط معنیدار بین استرس شغلی و فرسودگی نیاز به مطالعاتی جهت بررسی و ارایه راهکارهایی برای کاهش استرش شغلی میباشد.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشان داد ارتباط معنيداري (٠/٠٥< P) بين استرس شغلي در زمينه هاي روابط بين فردي، وضعيت جسماني (شرايط فيزيکي) و علايق شغلي (علاقه مندي به کار) با فرسودگي شغلي در زمينه خستگي عاطفي کارکنان ارتبابط معنيداري وجود دارد (٠/٠٥< P).
گاهي اوقات محيط شغلي استرس ايجاد ميکند و يا اينکه از نظر مديريتي بينظم است و يا در اختيار يک مدير 1 مستبد است و روش مديريتي اشتباه است که از نظر روانشناسان اين محيط استرس زا است (ميلر و دل اسميت ، 1 Job Burnout 2 Freudenberger 3 Fried 4 Schaufeli, & Bakker 5 Maslach, & Burnout 6 Goldenberg 7 Lewin, & Sager ٢٠٠٤).
Maslach and Jackson Job Burnout Inventory 4 job stress inventory measure by philiph Al Rice حاضر براي تعيين پايايي پرسشنامه فرسودگي شغلي از روش آلفاي کرونباخ استفاده شد که براي کل پرسشنـامه برابر با ٠/٨٥، که بيانگر ضرايب پايايي قابل قبول پرسشنامه ياد شده مي باشد.
1 Garrosa 2 Zeier در کل يافته هاي تحقيق حاضر نشان داد که بين استرش شغلي و خستگي عاطفي کارکنان اداره بندر شهرستان آبادان همبستگي مثبتي وجود داشت و استرس شغلي ميتواند منجر به خستگي عاطفي کارکنان اين سازمان شود.
The relationship between job stressors, hardy personality, coping resources and burnout بررسي ارتباط بين خستگي عاطفي و استرس شغلي در کارکنان اداره بندر و گمرک شهرستان آبادان / ١٥٧ in a sample of nurses: A correlational study at two time points International Journal of Nursing Studies, 47 (2): 205-215.