چکیده:
منظور از نثر تعلیمی عرفانی آثاریست که در خصوص تعلیم در حوزه ادبیات عرفانی به زبان نثرنوشته شده است .در این آثار به صورت مستقیم مبانی اعتقادی ،نظری،اخلاقی وفکری تصوف و شیوه سلوک درونی فرد با خودو جامعه بیان شده است .اساس این تعلیمات بیشتر به مسایل اخلاقی ،توجه دادن عموم مردم به ناپایداری جهان و نشان دادن زشتی هاو پلیدی هاو برحذر داشتن آنان از دروغ و حسدو ریاو تشویق به صبر،قناعت ،توکل ،رضاو آموزش راه درست زندگی که به صورت ادبی و خردمندانه و ظریف در این آثار انعکاس یافته است .از نمونه های این نثرمی توان به اللمع فی التصوف ابونصر سراج ،التعرف لمذهب التصوف ابوبکر کلابادی،قوت القلوب فی معامله المحبوب ابوطالب مکی،الرساله قشیریه عبدالکریم بن هوازی قشیری،عوارف المعارف سهروردی و کیمیای سعادت غزالی اشاره نمود.در این پژوهش تلاش شده است گونه شناسی نثر تعلیمی عرفانی مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
پرسش هاي اصلي اين پژوهش آنست که دريابد: -آيامي توان در گونه شناسي آثار منثور ادب تعليمي عرفاني به ويژگي هاي مشترکي دست يافت ؟ -آيا زبان در آثار منثور تعليمي عرفاني از معيار منطق خبري خود تبعيت نموده است ؟ -وانديشه اصلي نويسندگان نثرهاي تعليمي عرفاني آنگونه که در آثارشان بازتاب يافته چه بوده است ؟ فرضيه اي که درپاسخ به اين پرسشهاي مطرح شده ارائه گرديده اين است که هدف اصلي آثار منثور تعليمي عرفاني ارائه و انتقال معناو پيام به مخاطب مي باشد وآثار منثور تعليمي عرفاني نمي توانند خود خالق زيبايي در اين گونه آثار باشند.
بنابراين زبان در نثر تعليمي در خدمت بيان و انتقال معني و معرفت است با اين تفاوت که نثر با استفاده از عناصر زيبايي بخشي،عبارات را به گونه اي ترکيب مي نمايد که ابلاغ معني و معرفت با زباني لذت بخش و شور انگيز محقق گردد چراکه مخاطبين نيز عموما از افراد عادي جامعه اند.
نثر به کار رفته در اين آثار نثري علمي و ساده است و چون با هدف بيان ديدگاههاو انتقال عقايدو انتقال مفهوم به ساده ترين شکل ممکن به مخاطب بوده است از کلمات و عبارات ساده و فصيح استفاده شده است .
در نثر تعليمي عرفاني نويسنده پيش از آنکه به دنبال استفاده از آرايه هاو عناصرو همه ابزار زيبايي کلام باشد به دنبال انتقال معني و مضمون مد نظر خويش است تا بتواند از طريق آن مفاهيم و آموزشهاي لازم را به مخاطب خويش القا نمايدلذا آشنايي زدايي و برجستگي زباني خاصي در اين نوع نثر ديده نمي شود.