چکیده:
یکی از نتایج رشد دیدگاه های نسبی گرا و غیرذات گرایانه در علوم سیاسی
بوده است. این روند با دستاویز انتقاد از ذهنیت گرایی « ایدئولوژی » کاهش توجه به عامل
و مبارزه با نظریه حقیقت در سیاست شروع شد. نگارندۀ مقالۀ ذیل چنین استدلال میکند
که تأثیر گذاری بر مفهوم ایدئولوژی نه تنها هیچ ربطی به سوبژکتیویسم ندارد بلکه با
ارائه درک جدیدی از مفهوم ایدئولوژی، در چارچوب یک نظریة گفتمانی، می توان به افق
جدیدی دست پیدا کرد. نگارنده یک نظریۀ ایدئولوژی ارائه میدهد که مکملی برای نظریه
گفتمان می گردد و در تقابل با آن قرار نمی گیرد. بدین ترتیب، وی به این نتیجه می رسد که
حفظ تمایز میان دو مفهوم ایدئولوژی و گفتمان سودمند است و رابطة موجود میان نظم
سیاسی نهادها و قدرت را بهتر تبیین می کند.
خلاصه ماشینی:
کلید واژه ها: گفتمان ، ایدئولوژی ، دانش ، نظریه انتقادی ، ساختار، زبان ، پساساختارگرایی *استادیارعلوم سیاسی دانشگاه تهران ومدرس مدعو دردانشگاه آزاداسلامی ،واحدعلوم وتحقیقات مقدمه درحال حاضر،جو فکری حاکم برمطالعات سیاسی وعلوم اجتماعی به گونه ای است که توجه به مفهوم «ایدئولوژی »کمترشده است .
در این حالت ، ایدئولوژی وگفتمان درمقام چارچوبهایی زبانی به ترتیب «نظم نمادین »و «نظامهای معنایی »ساخته شده دریک شرایط سیاسی ـاجتماعی مشخص راباز می نمایانند و نقش آنان را درتأثیرگذاری ایده هادرجامعه ، شکل گیری معنادرساختارها وعملکردزبان در زندگی سیاسی وفرهنگ عامه نشان می دهند.
فرضیه اصلی این است که «بااحیای جایگاه ایدئولوژی به عنوان فصل مشترک ذهنی میان اموراجتماعی وفردی ومیانجی موجودمیان ساختارهای ذهنی و اجتماعی می توان وجه انتقادی رویکردهای تحلیل گفتمانی راتقویت کرد واز آن برای شناخت نقادانة کلیت زندگی اجتماعی استفاده کرد.
تری ایگلتون درکتاب درآمدی برایدئولوژی فهرستی ازتعریفهای رایج دربارة ایدئولوژی راارائه داده است : الف )مجموعه ای ازاندیشه های مختص یک گروه یاطبقه اجتماعی خاص ؛ب )فرایندتولید معانی ،علایم ، وارزشهادرزندگی اجتماعی ؛پ )ایده هایی که به قدرت سیاسی مشروعیت می بخشند؛ ت )ارتباطاتی که به طورمنظم در حال تعریف شدن هستند؛ج ) آنچه موقعیتی برای فاعل (سوژه ) عرضه می کند؛چ )اشکالی از تفکرکه براثرمنافع اجتماعی برانگیخته می شود؛ح )تفکرهمانستی ؛ خ ) توهم لازم از لحاظ اجتماعی ؛د)ترکیب گفتمان وقدرت ؛ذ)یک وسیلة بیانی ضروری که درآن بازیگران آگاه اجتماعی جهان خودرامی فهمند؛ر) مجموعه باورهای عمل محور؛ز)خلط واقعیت زبانی وپدیداری ؛س )وسیله بیانی لازمی که در آن افراد روابط خودرا باساختارهای اجتماعی به سرانجام می رسانند؛ش )بستار نشانه شناختی ؛ و ص )فرایندی که ازطریق آن زندگی اجتماعی به ۱۳ واقعیتی طبیعی مبدل می شود.