چکیده:
بازنگری تاریخ ساختار قدرت در جوامع جهان سوم حتی اگر به گونه ای کاملاً سطحی و گذرا صورت گرفته باشد،
مبین اصلی بسیار مهم و اساسی و در عین حال تفکر برانگیزی است و آن، برخورداری از تاریخی مدون و بسیار
پر قدمت از خودکامگی و استیلای حکومت های استبدادی و یا به عبارت بهتر، نظام های سیاسی شخ صمحور بر اریکه قدرت است. از اینرو شاهد تدوین مد لهایی از جمله، «استبداد آسیایی یا شرقی» کارل مارکس، «سلطنت موروثی شرقی» ماکس وبر، «استبداد موروثی آسیایی » احمد اشرف و بالاخره نظریه «نظام های سلطانی» خوان لینز و هوشنگ شهابی جهت تب یین این نوع از ساختار قدرت هستیم. از آنجا که نظریه نظام های سلطانی الگویی
نسبتاً جدید، با شاخصه هایی کمابیش متفاوت از دیگر نظرات بوده و ب هنسبت دیگر نظرات موجود از نقاط قوت
بیشتر و در عین حال از ضریب خطای نسبتاً کمتری برخوردار است و تاکنون آنچنان که شایسته است جایگاه
خود را در بین مد لهای تب یینکننده ساختارهای غیر دموکراتیک نیافته است، لذا در این مقاله سعی داریم ضمن معرفی توصی فگران اصلی نظریه «نظا مهای سلطانی» ب هتوصیف و تحلیل این نظریه بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"اما آنها هیچ گونه تلاشی جهت حفظ حمایت های اولیه خود نکرده و بلکه تعمدا سعی در قطع آن حمایت ها می کنند، چرا که به دلیل ماهیت شخص محورانه این گونه حکومت ها و رهبران آنها، آنچه اهمیت دارد به وجود آمدن حس بی نیازی ، حتی بی نیازی از ائتلاف با گروه های موجود در جامعه مدنی است ، و بدین ترتیب است که : «با سلطانی شدن نظام ها، آنها بسیاری از حمایت های اجتماعی اولیه شان را از (46) دست می دهند و به گونه ای فزاینده بر ترکیبی از ترس و پاداش متکی می شوند».
البته فرمانروای سلطانی در ضمن اینکه به حذف گروه های حامی اولیه اش ، مبادرت می کند سعی در یافتن گزینه های مناسب تر جهت جایگزین نمودن حمایت طرد شده اش کرده و به این ترتیب ، سه گروه حامی ــ دو گروه از داخل کشور و یک گروه از خارج از کشور ــ حول محور اقتدار شخصی خود ایجاد می کند که عبارتند از: ١) اعضای خانواده و دوستانش که به اعتقاد لینز و شهابی پایگاه اجتماعی نظام های سلطانی محدود به همین دسته افراد است و از آنجا که وفاداری و حمایت این افراد از منافع خصوصی ناشی می شود و نه از اصول غیرشخصی که توسط قشر، گروه یا طبقه اجتماعی ، تدوین شده باشد، لذا نمی توان آنها را در یک گروه مشخص با یک ساخت ، هدف ، ایدئولوژی و غیره جای داد و یا این گونه مطرح کرد که آنها پایگاه اجتماعی گسترده ای را تشکیل می دهند."