چکیده:
سينماي سياسي هاليوود به عنوان قطب برنامه سازي تصويري آمريكا، مجموعه اي از شركت هاي سودآور آمريكايي است كه از آغازين سال هاي ظهور صنعت سينما، در دهكده هاليوود به توليد فيلم هاي سينمايي پرداختند، اما به مرور زمان نام آن معادل تمامي صنعت سينماي آمريكا گرديد. هاليوود همواره ابزاري آسان در دست حکومت ها و دولت هاي مختلف روي کار آمده در آمريکا بوده است تا آنان خواسته ها، ديدگاه ها و مواضع خود را به طور آشکار يا اغلب غيرآشکار به ديگران انتقال دهند.
در پاسخ به اين سوال که؛ سينماي سياسي هاليوود چه جايگاهي در سياست خارجي آمريکا در قبال ايران پس از حادثه 11 سپتامبر داشته است؟ بايد گفت: پس از يازده سپتامبر، سينماگران هاليوودي تحت تاثير جهت گيري هاي سياست خارجي آمريکا با مراجعه به گذشته، حوادث و جريانات بعد از شکل گيري انقلاب اسلامي را دست مايه کار خود قرار دادند و با وارونه جلوه دادن واقعيت، درصدد ارائه چهره اي منفي و ترسناک از جمهوري اسلامي نزد افکار عمومي جهانيان برآمده اند. بر اين اساس، در قالب پروژه ايران هراسي، در سال هاي پس از يازده سپتامبر شاهد برجسته تر شدن تصوير ايران و ايراني در رسانه هاي غرب و به طور خاص در سينماي هاليوود بوده ايم. پس از 11 سپتامبر، موضوعاتي چون وقوع انقلاب اسلامي، مساله گروگانگيري، حملات تروريستي يازده سپتامبر، حقوق بشر، انرژي هسته اي، دين، فرهنگ، جهاد، زنان ايراني، حوادث 88 و ... سوژه هاي اصلي فيلم هاي بي شمار ضدايراني هاليوود مانند آرگو، سيريانا، بدون دخترم هرگز، نفوذي، اسکندر، 300، مريم، تصادف، خانه اي از شن و مه، رز قرمز، گلاب و ...، در راستاي اهداف سياست خارجي آمريکا قرار گرفتند.
خلاصه ماشینی:
در پاسخ به این سوال که ؛ سینمای سیاسی هالیوود چه جایگاهی در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران پس از حادثه ١١ سپتامبر داشته است ؟ باید گفت : پس از یازده سپتامبر، سینماگران هالیوودی تحت تأثیر جهت گیری های سیاست خارجی آمریکا با مراجعه به گذشته ، حوادث و جریانات بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی را دست مایه کار خود قرار دادند و با وارونه جلوه دادن واقعیت ، درصدد ارائه چهره ای منفی و ترسناک از جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی جهانیان برآمده اند.
سینما، سینمای سیاسی، هالیوود، سیاست خارجی آمریکا، جمهوری اسلامی ایران مقدمه : بر خلاف قرون گذشته که حاکمان کشورها با قدرت نظامی و مالی خود، می توانستند اهداف خود را پیش ببرند و قدرت نظامی در تشکیل دولت حرف اول را می زد، با تغییر وضعیت جهان در قرن بیستم تحت تأثیر حکومت های مردم نهاد و سیستم اطلاع رسانی جدید از جمله رسانه ها و سیستم های شکل دهنده افکار عمومی، همچون سینما، افکار عمومی از اهمیت روز افزونی برخوردار شده و حتی حکومت هایی که با سیستم دیکتاتوری اداره می شدند، تلاش کردند خود را با ظاهری موجه و مردمی جلوه دهند.