چکیده:
وسعت یا فضای زندگی ما دامنه ای بین صفر و یک فرض می شود که با نزدیکتر شدن به یک ، شکل زندگی حالت استاندارد و ایده آل خود را به دست می آورد. داده هایی که برای داشتن زندگی درست و تبدیل شدن به فرد انسانی ایده آل این محدوده صفر و یک به آن نیاز داریم در همین فضای زنده و هوشمند وجود دارد. ما و آنچه هست مقادیری تعریف شده در این فضای صفر و یک هستیم . موضع و حالت ما باید به گونه ای باشد که بتواند این اطلاعات فضای صفر و یک را دریافت کنیم . فرد انسانی موجود در این فضا باید خود را پویا و احیا نماید، خود را شبیه یا عین انسان تعریف شده این فضا و سیستم کند و از این همسویی و هماهنگی بین فضا و خود، فضای استاندار زندگی شکل بگیرد فضای یا محیط یا جامعه ای که هر کنش و واکنش یا هر نوع از شکل بودنی در آن هوشمندانه و بر اساس منطق و شعور این فضای حاکم صفر و یک باشد یا به عبارتی هر اتفاق یا رویداد یا پیامدی در این محدوده زندگی قابل تفسیر یا قابل فهم باشد و آن را بتوان محصول عملکرد خود انسانی این مجموعه و فضای صفر و یک دانست . فضای هوشمند پر از داده های حیاتی با داشتن ساختار یک خود ایده آل که فرد انسانی را به تکاپو و تکامل وادار می کند. و نهایت خودی می سازد فعال و خود ساخته و شکل گرفته که می تواند رفتار درست سیستم یا فضا را به درستی انجام دهد. و باعث ایجاد محیط یا جامعه یا فضای ایده آل در تمام ابعاد آن می شود.
خلاصه ماشینی:
"در این فضا اجباری وجود ندارد یا اینکه سیستمی باشد که بدون به جریان انداختن یا استفاده درست از داده های وجودی فرد درست شکل بگیرد، ما اگر نادرست از داده هایمان استفاده کنیم شکلی غلط می گیریم و اگر درست استفاده کنیم شکلی درست یعنی سیستم به ما نتیجه و بازده رفتاری می دهد اینگونه است که باید استفاده از خود را یاد گرفت و اگر نه ناخودآگاه در فضای تعریف شده در قالب یک زندگی اشتباه به جریان می افتیم .
در دامنه فکری فضای صفر و یک ، مقدار هویت انسانی در نوسان است یا به گونه ای است که برای در مسیر ماندن باید تلاش کند، یاد دبگیرد از این رو است که ما برای چنین خودی به آگاهی رسیدن تعریف می کنیم یعنی ما شکل انسان کامل این فضا را داریم و اینکه چه اندازه شکلی از بودن که ما انتخاب کرده ایم عین این انسان ایده آل فضای صفر و یک است .
و آنچه که باعث میشود ما این داده یا مقدار یا انسان استاندارد و ایده آل این فضا نشویم غافل ماندن از موجودیت خود و استفاده نادرست یا بکار بردن غلط داده های وجودی بوده است وقتی مقدار منحصر خود به این آگاهی رسید که چگونه هویت خود را از این فضا بگیرد یا شکل درست بودنش که در این محیط یا دامنه وجود دارد پس نوع کنش و رفتارهای او برای رسیدن به این ایده آل انسانی هم در اختیار او قرار می گیرد، در این حالت شکل درست خود جهت پیدا می کند یعنی مسیر رسیدن به تکامل یا عین موجود فضای صفر و یک شدن را یاد می گیرد."