چکیده:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین انواع قدرت مورد استفاده مدیران با شیوه های برخورد با تعارض در مدارس راهنمایی و متوسطه شهرستان نمین در سال تحصیلی ٨٩-١٣٨٨ است . روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی است . جامعه آماری پژوهش را دبیران مقطع راهنمایی و متوسطه شهرستان تشکیل داده اند که تعداد آن ها ٣٢٠ نفر است . از این تعداد و بر اساس جدول مورگان تعداد ١٧٥ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق دو پرسشنامه (قدرت و برخورد با تعارض ) محقق ساخته است که روایی پرسشنامه ها با توجه به نظر استادان و متخصصان و پایایی آن با اجرای آزمایشی و محاسبه ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ ) تعیین شد که برای پرسشنامه انواع قدرت ٠/٩١ و برای پرسشنامه مدیریت تعارض ٠/٨٩ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است ؛ به طوری که برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، میانه ، نما، انحراف معیار استفاده شده ، همچنین جهت سنجش رابطه معناداری و میزان همبستگی از آزمون خی- دو و ضریب همبستگی کرامر استفاده شده است . نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین استفاده مدیران از انواع قدرت با شیوه های برخورد با تعارض رابطه معناداری وجود دارد. مدیران در برخورد با تعارض به ترتیب اولویت از استراتژی راه حل گرایی، استراتژی عدم مداخله و استراتژی کنترل استفاده کرده اند.
خلاصه ماشینی:
برای این منظور یک فرضیه اصلی و سه فرضیه ویژه مطرح شده است : ـ بین انواع قدرت مورد استفاده مدیران با شیوه های بر خورد با تعارض رابطه معنی داری وجود دارد .
- گولدمن ٢(٢٠٠٦) تحقیقی در رابطه با: رابطه جنسیت و مدیریت تعارض انجام داده که در این تحقیق ، روش های حل تعارض در بین مدیران مرد و زن مورد مقایسه قرار گرفته و نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه مردان و زنان در تلاش برای حل تعارض ، مهارت های مشابهی دارند، ولی زنان بیشتر به تلاش در جهت ایجاد تغییراتی در رفتارهای آینده افراد متمایل هستند و در حل تعارض بیشتر گرایش به استفاده ازسبک های همکاری و مصالحه گرایی (استراتژی راه حل گرایی) دارند و در اولویت های بعدی خود به سبک های اجتناب و تطبیق (استراتژی عدم مقابله ) و در حداقل موارد گرایش به سبک رقابت (استراتژی کنترل ) گرایش نشان داده اند، در حالی مردان در جهت رسیدن به نتایج فوری، تلاش های فراوانی را 1- Anderson, B,D & Makenzi 2- Goldman صورت می دهند و در اغلب موارد از استراتژی کنترل و سپس استراتژی راه حل گرایی و عدم مقابله استفاده می کنند.
بر اساس فرضیه دوم پژوهش حاضر (بین انواع قدرت مورد استفاده مـدیران و اسـتراتژی کنترل رابطه معناداری وجود دارد) می توان این گونه بیان کرد که با توجه به انواع قدرت مـورد استفاده مدیران و سبک های مدیریت تعارض از سبک رقابت در حل تعـارض توسـط مـدیران استفاده شده و رابطه معناداری مشاهده می شود که داده های به دست آمده نشان گر این رابطـه می باشد.