چکیده:
در ادبیات علمی گاهی دین را یکی از ارکان هر فرهنگ میشمرند؛ و بعضی مواقع فرهنگ را یکی از بخشهای دین معرفی میکنند. نسبت میان این دو مفهوم، مسئلهای است که این پژوهش در مقام پاسخگویی به آن است. برای این کار از روش تحلیل منطقی مفاهیم و قیاس برهانی فلسفی استفاده و تلاش شده است، مبتنی بر حکمت متعالیه، گامی برای پاسخگویی به این پرسش برداشته شود. از منظر حکمت متعالیه، فرهنگ همان معانی عقلانی و یا خیالی است که به وسیله اتحاد انسانها با آنان، از مسیر اراده انسانی، در جامعه بشری، ظرفیت بروز و ظهور پیدا کرده است و در قالب الگوهای رفتاری، نمادها، ارزشها و... خودنمایی میکند. دین نیز عبارت است از مسیری که هر انسان در طول حیات خود، با کسب علم و عمل طی میکند که از طریق متحد شدن با ایمان حاصل میشود. همانطور که باورها، ارزشها و هنجارهای فرهنگی ممکن است موصوف به حق یا باطل باشد، ایمانها، اخلاقیات و احکام دینی نیز میتوانند حق یا باطل باشند. در این میان دین حق، همان صراط مستقیمی است که حقیقتِ آن، مسیر زندگی انسان کامل است و باطن آن به صورت پلی بر فراز جهنم، در قیامت متمثل میشود؛ اما فرهنگ، همان حقایق ایمانی است که توسط اراده انسان، در محیط جامعه بروز و ظهور یافته است. درمجموع میتوان گفت دین، همان فرهنگِ لابشرطِ از وجود اجتماعی و فرهنگ همان دین به شرط حضور در جامعه است.
خلاصه ماشینی:
"در توضیح این مطلب باید گفت در ابتدای حرکت وجودی انسان، نفس او، به مرتبه جسمانی محدود است و درواقع چیزی غیر از بدن نیست؛ ولی در مسیر حرکت، پس از اینکه روح انسانی در او دمیده شد و ظرفیت ادراک حسی را به دست آورد، همان بدن جسمانی، ترکیبی حقیقی با صور مثالی پیدا کرده و مراتبی از تجرد را کسب میکند.
حقیقتی که افراد را به یکدیگر متصل میکند و توسط نمادها و رفتارها، در جهان مادی متجلی میشود، همان فرهنگ است؛ به عبارت دیگر، همانطور که افراد انسانی دارای روح و نفس متعلق به خود هستند که هویتساز آنان و منشأ افعال ارادیشان است، جامعه نیز دارای نفسی است و روح اجتماعی نیز به نوبه خود، حقیقتی است از حقایق این جهان (مطهری، 1388، ج22، ص183) که توسط افراد جامعه خود را ظاهر میکند.
بر اساس مبانی حکمت متعالیه نیز دین حق که دربردارنده مجموعه عقاید، اخلاق و مقررات صحیح است، اینگونه تعریف میشود: «راه و روش سعادت فرد و اجتماع، در دنیا و آخرت است که خداوند آن را بهوسیله عقل و نقل، در اختیار انسان قرار داده است؛ از این راه انسانها میتوانند به مقام جانشینی خدا و تبدیل جامعه بشری به مدینه فاضله، به لقاء الهی، در کسوت عبودیت، نائل گردند»."