چکیده:
پرونده هستهای ایران موضوعی مهم برای همه قدرتهای بزرگ در یک دهه اخیر بوده است، اما رویکرد و مواضع روسیه بهویژه در رسیدگی به این موضوع در شورای امنیت به دلیل سابقه همکاری فنی هستهای با ایران در مقایسه با دیگر بازیگران از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. این موضوع که روسیه چه رویکرد، مواضع و اهدافی در روند رسیدگی به پرونده هستهای ایران در شورای امنیت بهخصوص در موضوع تصویب قطعنامهها علیه ایران تعقیب کرده است، اهمیت و تاثیر قابل توجهی در سرنوشت موضوع داشته است. لذا این نوشتار با درنظر داشتن این مفروض که منافع ملی اصل راهنمای شکلگیری مواضع و رفتارهای روسیه بوده است در پی پاسخ به این پرسش است که چه علل و عوامل در شکلدهی به مواضع روسیه در روند تصویب قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران، تاثیرگذار بودهاند؟ در پاسخ به پرسش مقاله این فرضیه مطرح است که روسیه با تکیه بر برداشتهای این کشور از برنامه هستهای ایران و نوع تعامل و رقابت آن با امریکا و ایران با رویکرد دوگانه کنترلی و تعدیلی در پی اعمال فشار برای کنترل پیشرفتهای هستهای ایران و همچنین تعدیل فشارهای غرب علیه آن بهمنظور ممانعت از اقدام نظامی امریکا بوده است. به منظور بررسی و ارزیابی ابعاد مختلف فرضیه فوق در این نوشتار از روشهای کیفی مانند جمعآوری دادهها و همچنین مصاحبه در کنار بررسی اسناد و قطعنامههای شورای امنیت استفاده خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
این پرسش که چرا با وجود همکاری های فنی روسیه با ایران در حوزه هسته ای این کشور نه تنها مانع صـدور قطعنامـه هـای متعـدد علیـه ایـران در شورای امنیت نشد، بلکه به طور کامل با اعمال و اجرای آنها نیز همکاری داشت ، همواره یکـی از موضوعات مورد توجه در تحلیل و تبیین سیاست خارجی روسیه در قبـال ایـران و بـه طـور خاص در قبال برنامه هسته ای ایران بوده است و تاثیر مهمی نیز در ایجاد فضای بـی اعتمـادی در ایران در روابط با روسیه داشته است .
لـذا بـا توجـه بـه ارائـه تحلیـل هـای تقلیل گرایانه در بررسی این موضوع این نوشتار با در نظر داشتن این مفروض کـه روسـیه نیـز مانند سایر بازیگران تنها منافع ملی خود را محور تعیین کننده در شکل دهـی بـه سیاسـت هـا می داند به نوع برداشت روسیه از برنامه هسته ای ایران و تاثیر سرنوشت آن بـر منـافع ملـی و نقش های سیاست خارجی روسیه در قالب کلی رویکرد سیاست خارجی این کشور در تحلیـل موضوع توجه دارد.
همانطور که مولفه های فوق نشان می دهد، تحلیل رفتارهـای روسـیه در قبـال ایـران بـر مبنای انگیزه های اقتصادی یا ژئواستراتژیک ناکافی است ؛ چون به تاثیر عوامـل غیرمـادی بـه خصوص برداشت های نخبگان روسی از ایران توجه ندارد؛ چرا که رفتارهای سیاسـت خـارجی روسیه تحت تاثیر نقش های ترسیم شده برای سیاست خارجی این کشور از جمله نقـش هـای قدرت بزرگ جهانی ، ابرقـدرت منطقـه ای و ابرقـدرت هـسته ای کـه برآمـده از برداشـت هـای نخبگان سیاسی و فکری آن در مورد جایگاه روسـیه در جهـان و منطقـه هـستند، قـرار دارد.