چکیده:
در جهان پويا و رقابتي امروزي سازمانهايي مي توانند در عرصه رقابت بمانند و تهديدها و بي ثباتيها و نوسانات را به فرصت تبديل کنند که روحيه و ماهيت تغيير پذير دارند وخودرا با شرايط محيط وفق مي دهند. گاه براي تغيير در حوزه هاي منابع انساني يا استراتژي سازمان ويا ساختارها که گاه در سازمان احساس ميشود نياز به مديران و يا به بيان روشن رهبراني است که روحيه تحول آفرين داشته باشند. هدف از اين مقاله بررسي رابطه رهبري تحول گرا با عملکرد تيمي و رضايت شغلي کارکنان ميباشد. در اين مقاله علاوه بر رابطه مستقيم سبک رهبري تحول گرا با عملکرد تيمي کارکنان، عوامل واسطه اي که در اين تاثير نقش به سزايي دارند مورد بررسي قرار گرفته اند. اين تحقيق از نوع توصيفي بوده و براي جمع آوري اطلاعات مربوط به ادبيات موضوع از روش کتابخانه اي و تحليل داده هاي پرسشنامه ها استفاده شده است. محقق به اين نتيجه رسيد که در دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي و درماني شهيد بهشتي بر اساس آزمون همبستگي بين فاکتورهاي تحريک ذهني و کار تيمي، ملاحظات، انگيزش، همبستگي مثبت و معني دار آماري در سطح 99 درصد وجود دارد و بين تحريک ذهني و نفوذ آرماني همبستگي منفي در سطح 95 درصد وجود دارد.همچنین بین فاکتورهای انگیزش روحي و کار تيمي و ملاحظات نيز همبستگي معني دار آماري در سطح 99 درصد وجود دارد و بين فاکتور نفوذ و کار تيمي همبستگي معني دار در سطح95 درصد وجود دارد و در واقع افزايش يکي افزايش ديگري را با سطح احتمال 95 درصد به دنبال دارد. به طور کلي اين مقاله نشان مي دهد که سبک رهبري تحول گرا تاثير بسزايي بر رضايت شغلي کارکنان و بتبع آن بهبود عملکردهاي تيمي کارکنان و سازمان مي شود.
خلاصه ماشینی:
به طور کلي رهبراني که رفتارهاي تحول گرا از خود نشان مي دهند مجموعه اي از نتايج مثبت در سازمان ايجاد ميکنند زمانيکه پيروان به رهبرانشان اعتماد و اطمينان داشته همگام با رسالت سازمان باشند قادر خواهند بود به سطوح استثنايي عملکرد برسند در اينجا ما برآنيم تا بر اساس مدل باس ٤ مدل رهبري تحول آفرين و ارتباط آن با عملکرد تيمي سازمان را مورد بررسي قرار دهيم و ببينيم آيا هريک از مولفه هاي چهار گانه تاثير آرماني، تحريک عقلاني (ترغيب ذهني )، انگيزش الهامي و ملاحظات فردي رابطه اي با عملکرد تيمي کارکنان در دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي و درماني شهيد بهشتي دارد؟ و آيا بين مولفه هاي رهبري تحول آفرين و رضايت شغلي رابطه اي وجود دارد؟ وکدام يک از مؤلفه ها تاثير بيشتري بر عملکرد تيمي سازمان دارد؟ اهميت مساله آنجا نمود پيدا ميکند که در برهه زماني کنوني سند چشم انداز بيست ساله در کشور درحال اجرا وسند تحول درحوزه منابع انساني نيز نهادينه شده است ورسيدن به اهداف اين دو سند محقق نمي شود مگر با بررسي روشها وسبکهاي مديريت وشناخت ارتباط اين نوع رهبريها با عملکرد سازمان واستفاده و بکار گيري مديران تحول گرا که در کارکنان به نحوي ايجاد انگيزه کنند که ضمن برآوردن رضايت کارکنان ،کارکنان به چيزي فراتر از خود بيانديشند و به چشم انداز آينده سازمان فکر نمايند و در راه رسيدن به اهداف سازمان با دل وجان وروحيه شاداب همراه با همفکري وتجلي کار تيمي عملکردي رو به رشد و در نتيجه توسعه و پيشرفت سازمان را امکان پذير سازند.
فرضيه تي مشاهده شده نتيجه ضريب ✓ استاندارد شده رهبري تحول گرا تاثير معني داري بر روي فاکتور رضايت شغلي دارد 0,52 رد شد 0,814 ــ فرضيه سوم : ملاحظات فردي رهبر تأثير معني داري بر روي فاکتور عملکرد تيمي دارد نتيجه آزمون معادلات ساختاري نشان مي دهد در سازمان مورد نظر بر اساس t هاي بدست آمده رابطه معناداري وجود ندارد و H١ رد شده و فرضيه H٠ مبني بر عدم وجود تاثير ملاحظات فردي بر عملکرد تيمي سازمان مورد نظر پذيرفته مي شود.